چکیده:
جدایی یونگ، شاگرد و پسر خوانده علمی فروید، از استادش، از حوادث تأملبرانگیز در
تاریخ علم است. گستردگی مطالعات هریک از این دو دانشمند سبب شده است که
معرفتشناسان یا متألهان در این زمینه تأمل کنند. از این روی تبیینهای مختلفی از
این حادثه ارائه شده است. در این نوشتار، سه تبیین عمده مورد بررسی قرار گرفته
است: الف) دیدگاه فرویدی: فروید از منظر عقده ادیپ به مسئله مینگرد و یونگ را
پسری میداند که قصد پدرکشی علمی دارد؛ ب) دیدگاه یونگی: حصر توجه فروید به
نظریات خویش در روانکاوی، عدم تحمل آرای دیگران، تعمیمهای ناروا و در یک
کلام حصرگرایی روششناختی فروید سبب اصلی قطع این ارتباط است؛ ج) دیدگاه
ژراردی: فروید و یونگ الگو و عاملی هستند که در یک آرزوی تقلیدی بر سر
روانکاوی، به عنوان موضوع آرزو به دام افتادند. عامل در این نظریه میکوشد الگو را
از صحنه رقابت حذف کند. هریک از این سه تبیین از دیدگاه خاصی به این مسئله چند
تباری میپردازد. پس، صرفنظر از انتقادات احتمالی وارد بر هر نظریه، در مقام
جستوجوی چرایی این جدایی، پذیرش هریک از این تبیینها به معنای رد سایر آرا
نیست.
خلاصه ماشینی:
"در این نوشتار، سه تبیین عمده مورد بررسی قرار گرفته است: الف) دیدگاه فرویدی: فروید از منظر عقده ادیپ به مسئله مینگرد و یونگ را پسری میداند که قصد پدرکشی علمی دارد؛ ب) دیدگاه یونگی: حصر توجه فروید به نظریات خویش در روانکاوی، عدم تحمل آرای دیگران، تعمیمهای ناروا و در یک کلام حصرگرایی روششناختی فروید سبب اصلی قطع این ارتباط است؛ ج) دیدگاه ژراردی: فروید و یونگ الگو و عاملی هستند که در یک آرزوی تقلیدی بر سر روانکاوی، به عنوان موضوع آرزو به دام افتادند.
آنگاه با دیدگاههای هریک از طرفین اختلاف، فروید و یونگ، و دیدگاه متفکری بیرون از نزاع، رنه ژرار، در باره مسئله بحث شده و در نهایت به بررسی تطبیقی تبیینها با رویکردی انتقادی پرداخته شده است که نسبت بین آنها را جستوجو میکند.
برای نمونه، وی در این کتاب، اسطوره ذبح پدر را براساس عقده ادیپ تفسیر، و بر مبنای آن، خدای پدرگونه یهود را نیز بازسازی میکند تا شدت عاطفی عظیم حیات دینی و احساسات بههم پیوستهای نظیر گناه و تکالیف دینی را توضیح دهد (فروید، توتم و تابو؛ قراملکی، هندسه معرفتی کلام جدید، ص 263).
اکنون باید دید راز کثرت تبیینها در مسئله جدایی فروید و یونگ چیست؟ چنانکه روشن است این سه تبیین در حیطه علوم انسانی ابراز شدهاند و شاید بتوان آنها را در سطح واحد قرار داد (کثرت عرضی).
J. , Girard and Integration: Desire, Violence, and the Mimesis of Christ as Foundation of Postmodernism."