خلاصه ماشینی:
"امروز آن همه قساوت و ستمگری و عدوان است مایهء تعجب ما باشد ولی نباید فراموش نمود که اولا امروز هم قساوت و ظلم و بیرحمی بصورتهای گوناگون و گاهی بزشتترین صورت در اطراف و اکناف دنیا(و حتی گاهی در میان مردمیکه بصورت متمدن بشمار میروند و از لحاظ علم و صنعت و فن و هنر حتی ما خودمان آنها را متمدن بحساب میآوریم)کم نیست و ثانیا در «رستم التواریخ»ما با وقایع زمانی روبرو هستیم که غیر از زمان ما بوده است و حتی پادشاه بزرگی مانند شاه اسماعیل اول مؤسس خاندان صفویه چنانکه در تواریخ مسطور است چون بر دشمن خود شیبک خان غالب گردید چنانکه در تاریخ میخوانیم«بصوفیان فرمان داد جسد او را خوردند و سرش را از تن جدا ساختند و سپس پوست سرش را پر از کاه کرده برای سلطان بایزید خان پادشاه عثمانی فرستاد و استخوان کلهاش را نیز بفرمان وی همان روز در طلا گرفتند و از آن قدحی ساختند و در آن بشرابخواری پرداخت و یک دستش را هم برای آق رستم روز افزون حاکم مازندران فرستاد چون وقتی شاه اسماعیل او را باطاعت خوانده بود جواب داده بود تا دستم بدامان شیبک خان میرسد از کسی باک ندارم و یکی از شاعران فی المجلس بمناسبت حال و شراب نوشیدن پادشاه در کاسهء سر دشمن گفت: کاسه سر شد قدح از گردش دوران مرا دارد این دیر خراب آباد سرگردان مرا1 رستم الحکما هم مانند اغلب قهرمانان کتابش از استعمال کلمات قبیح (1)-بنقل از زندگانی شاه عباس اول تألیف استاد نصر الله فلسفی، صفحه 158 روبرگردان نبوده است و کرارا در طی کتاب از«عمود لحمی و سپر تخمی» سخن رانده است و گوئی این نوع داستانها برایش خالی از کیف و حالی نبوده است و ما بحکم«من اکتفی بالتلویح استغنی عن التصریح»بهمین اشارت قناعت میورزیم."