خلاصه ماشینی:
"اعتقاد به اقطاب به جای امام، اما اقطاب صوفیه کجا و امامت شیعه کجا؟ زیرا قطب آنها اصلا به امور دینی و سیاسی مسلمین کاری ندارد و از اجتهاد و اقامه عدالت بین اقویا و ضعفا در دولت اسلامی صحبتی نیست.
یک بام و دو هوای صوفیان اینکه میگویند دو قطب در یک زمان معنی ندارد و حتما یکی باطل است اما مقابل عوام میگویند هم علی علیهالسلام و اولاد او اقطاب طریقت بودند هم حسن بصری و...
نویسنده در پایان مقاله اشاره میکند که برخی از علمای ما، عرفان را از طریق اهل بیت سرمشق میگیرند و اگر برخی از سخنان ایشان با بعضی از سخنان صوفیه توافق دارد دلیل برتصوف آنها نمیشود، زیرا ممکن است حرف خوب و اسلام را مشترکا چند گروه بگویند اما این حرف و اعمال و گفتار آیا مذهب صوفیه را تأیید کرده یا نه؟ مسلما زوائد انحرافی صوفیه را که با دستورات ائمه سازگار نیست دور ریخته و باقی را تأیید مینمایند."