خلاصه ماشینی:
"دغدغه اصلی نویسنده در مقاله حاضر، مشخص کردن نقش باورهای دینی در تبیین مباحث جهانشناسی جدید است و او در صدد آن است که نشان دهد که، تا چه میزان باورهای دینی ما در جهانشناسی نقش ایفا میکنند و کتابهای مقدس بهویژه انجیل، چه سهمی در فهم ما از جهان هستی دارد؟ وی برای پاسخ دادن به این پرسشها، فرضیههای بنیادینی چون اصل استقراء، اصل جهانشناسی، مسئله تأیید و معیارهای معرفت در جهانشناسی را بیان کرده و معتقد است که، با تکیه بر این اصول علمی میتوان به معرفت جهان نایل شد و اگر علم فاقد معیارهای مشخص فوقالذکر باشد نمیتوان نظریات صحیح و غلط معرفتشناسی جهان را از یکدیگر تشخیص داد.
نگارنده دیدگاههای متفاوت درباره ارتباط بین مباحث دینی و مباحث خداشناسی را بیان کرده و به صورت کلی به این نتیجه میرسد که، این نظریههای جهانشناختی تفکری یا نظری بوده و به راحتی قابل آزمایش نیستند و مسیحیان نباید به جهانشناسی جدید اجازه دهند تا بیجهت عقاید مذهبی آنها را دچار تغییر سازد."