چکیده:
نگارنده مقاله بر این عقیده است که مکاتب و نظامهای عقیدتی و ادیان الهی،علیرغم آنکه به لحاظ بنیانی و تئوریک حیطه مباحث مربوط به انسان را بهگونهای طرح کردهاند که حقوق انسان بما هو انسان را مدنظر قرار میدهد،اما پیروان این ادیان به هنگام عمل، راهی را در پیش گرفتهاند که گاه در جهت کاملا مغایر با آنچه صاحبان اصلی آن مکاتب بیان داشتهاند نتیجه میدهد.آنان عقاید و علقههای دینی خود را به جای آنکه در جهت تأمین حقوق همنوعان به کار گیرند،دستاویزی قرار دادهاند تا حقوق انسانهای دیگر را پایمال نمایند و هرگونه تبعیض،حقکشی،نسلکشی و...را به نام دین علیه آنها روا دارند؛چنانکه علیرغم همه زحماتی که بانیان این ادیان بر خود هموار کردهاند،پس از وفات آنان،پیروانشان به راهی میروند که به جایی بس دورتر از آنچه این آیینها به خاطر آن ظهور کردهاند منتهی میشود.
جامعه اسلامی نیز مانند دیگر ملل،پس از وفات پیامبر بزرگ اسلام(ص)دچار تنگ نظری مذهبی و ملی شده اما گسترش و عمق تعالیم اسلام در این زمینه از بروز افراط کاریهای دیگر ملل جلوگیری کرده است.
نظر به این امر،نوشتار حاضر ضمن بررسی بینش این مکاتب در مورد انسان و کرامات الهی او و آشکار ساختن این ادیان دربارهء انسان نظری والا ابراز داشتهاند، راههای تقریب بنیانهای عقیدتی در دنیای حاضر را در بطن متون این مکاتب جستجو میکند.
خلاصه ماشینی:
"بلکه مکتب الهی اسلام نیز-که علی(ع)خود افتخار پیروی از آن را دارد-همه ملتها
تمام ادیان الهی و غیرالهی به مقام والای انسانیت اعتراف دارند،ولی عالیترین نظریه در مورد انسان و حقوق او متعلق به اسلام است و هیچ آیین الهی و یا غیرالهی دیگری چنین
اما انسان بودن خود فضیلت ممتازی است که برتری بشر را بر همه موجودات و حتی
تا برای هر فردی حقوق لازم در نظر گرفته شود و این خود نویدی ارزشمند است که
قرآن و احادیث اسلامی است و لذا بحث خود در مورد مبانی حقوق بشر را از این کتاب
آیات فوق در قرآن کریم بیانگر برتری انسان بر فرشتگان الهی میباشد؛به این معنا
آسمانها و زمین افزوده و میفرماید:همه هستی از قبول امانت الهی سر باز زده و اظهار عجز نموده و تنها موجودی که چنین مسئولیتی را پذیرا شد انسان بود.
شخصیت والای انسان دلالت دارد و قرآن کریم نیز با تعابیری دیگری آن را حکایت نموده و مقام شامخ بشریت را میستاید:و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر
این آیه شریفه در حقیقت حاکی از همان هدفی است که در تورات برای خلقت بشر
در سفر پیدایش تورات آمده:خداوند انسان را به صورت خود آفریده و مقصود این است
قرآن کریم و تورات از این نظر نیز اشتراک دارند که همه انسانها را از یک پدر و مادر
چنانکه به این معنا در کتاب و سنت اشاره بسیار شده است:قال تعالی:و علم آدم الاسماء "