چکیده:
دکارت در پنج سال آخر عمر خود،بیشتر به مسائل روانشناختی و خلقیات انسان توجه داشت.این مقاله برخی از اصول متعارف نظریه اخلاق دکارت را مورد بازبینی قرار میدهد؛به این معنا که اذعان میدارد اخلاق دکارت،بر مبنای علم بنا شده است؛و شواهد این حکم را نیز ارائه میدهد؛همچنین به این سؤال که آیا نظریه اخلاق دکارت به مفهوم سقراطی آن میباشد؛جواب مثبت میدهد؛سپس با تشریح این که اساس اخلاق،اختیار است و این امر با مشیت الهی و وجود خطا در انسان هم منافاتی ندارد؛ماهیت خیر از نظر دکارت،اخلاق موقت دکارت و اصول آن را تحلیل و شرح میکند و در پایان،از اندیشههای اخلاقی دکارت نقد و جمعبندی ارائه میدهد.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله برخی از اصول متعارف نظریه اخلاق دکارت را مورد بازبینی قرار میدهد؛به این معنا که اذعان میدارد اخلاق دکارت،بر مبنای علم بنا شده است؛و شواهد این حکم را نیز ارائه میدهد؛همچنین به این سؤال که آیا نظریه اخلاق دکارت به مفهوم سقراطی آن میباشد؛جواب مثبت میدهد؛سپس با تشریح این که اساس اخلاق،اختیار است و این امر با مشیت الهی و وجود خطا در انسان هم منافاتی ندارد؛ماهیت خیر از نظر دکارت،اخلاق موقت دکارت و اصول آن را تحلیل و شرح میکند و در پایان،از اندیشههای اخلاقی دکارت نقد و جمعبندی ارائه میدهد.
(دکارت،انفعالات نفس،بخش دوم،بند 68) دکارت معتقد است که اتحاد نفس و بدن در واقع ریشه انفعالات و عواطف انسانی را تعیین میکند و در اثر تکرار امور،موجب پیدایش عادات و رفتارهای خاصی در او میشود؛به سخن دیگر او اعتقاد دارد این امور صرفا اکتسابیاند و لذا میتوان راهی برای تغییر رفتار افراد پیدا کرد و وضع خلقی آنان را بهبود بخشید.
(دکارت،اصول فلسفه،بخش اول، اصل 41؛کاپلستون،ص 178 و فروغی،ص 198) اما در واقع دکارت خود نیز از این عدم قاطعیت خویش راضی نبود و لذا در مشاجرهای که میان پروتستانهای هلند درگرفته بود،در یک جانبگیری اعلام نمود که با پیروان گومار( Gomar )موافق است نه با پیروان آرمینیوس( Arminias )این بدان معنا بود که او نظریه تقدیر ازلی به معنی اخص را ترجیح میدهد؛به این معنی که لطف الهی مقاومتناپذیر است و اختیار مساوی با نوعی صرافت طبع میباشد.
همچنین با توجه به تأکید دکارت بر«احساس آزادی»(دکارت،اصول فلسفه،بخش اول،اصل 6)به نظر میرسد در فلسفه او،نه فقط خدا،که اختیار نیز شأن بحث المعرفتی دارد؛یعنی وی اختیار را در واقع برای محکم کردن پایه شناخت میخواهد و چندان نگران اخلاق نیست."