چکیده:
سؤال نامناسبی که درباره صدق مطرح میگردد، این است که «صدق چیست». لذا بهتر است که با پرسش «صدق یک گزاره (عبارت، جمله، باور) چیست» کار آسانتر شود. هدف این مقاله این است که پیرامون سؤال فوق به تبیین تعدادی تئوریهای صدق و به عبارتی دقیقتر، خانواده نظریات مربوط به صدق بپردازد: تئوریهای پیوستگی مشتمل بر نسبتهای پیوستگی بین یک مجموعه از باورهاست. تئوریهای مطابقت رویکردی به صدق گزارهها دارد نه از آن جهت که با گزارههای دیگر چه نسبتی دارد، بلکه از این باب که نسبت آن گزاره با جهان خارج چگونه است، یعنی مطابقت آن با اعیان خارجی و واقع. در تئوریهای عملگرایی صدق یک باور از مطابقت آن با واقع برگرفته میشود، اما تأکید میکند که بقای باورها، توسط آزمون تجربه حاصل میشود یعنی مطابقت آن با باورهای دیگر. از نظر تارسکی، صدق بر حسب یک نسبت معنایی از صدقپذیری تعریف میشود. در تئوری صدق بیان زائد، «صادق» امری است زائد. زیرا گفتن اینکه « Pصادق است» معادل است با گفتن P.
خلاصه ماشینی:
"تئوریهای مطابقت رویکردی به صدق گزارهها دارد نه از آن جهت که با گزارههای دیگر چه نسبتی دارد، بلکه از این باب که نسبت آن گزاره با جهان خارج چگونه است، یعنی مطابقت آن با اعیان خارجی و واقع.
تئوریهای مطابقت[7] رویکردی به صدق گزارهها دارد نه از آن جهت که با گزارههای دیگر چه ارتباطی دارد، بلکه از این باب که ارتباط آن گزاره با جهان خارج چگونه است، یعنی مطابقت آن با اعیان خارجی[8] و واقع.
البته تئوریهای بیان زائد در سمت راست شکل، در واقع (به لحاظ معنایی) بعد معرفتی در آنها نیست (آنگونه که مکی آن را مطرح میکند) (Ibid) وقتی گفته میشود که گزارهای صادق است، موجه ترین جواب این است که بیان کند که اشیاء در متن و واقعیت چگونه هستند، یعنی آن گزاره - در این صورت - چه شرایطی را باید تأمین کند» یکی از این جوابهای عالمانه که در شرح مسأله صدق و حل حوزههای گوناگون و مبهم آن است، نظریه سنتی مطابقت در باب صدق است.
بنابراین سؤالی که بوجود میآید این است که _______________________________ [1] - negative facts [2] - positive facts [3] - the corresponding facts [4] - see: Russell- 1918: the philosophy of logical atomism, in Russell, 1956, p 315-316 [5] - component آیا تئوری مطابقت میتواند از اتمیسم منطقی جدا شود؛ و اگر چنین باشد، در باب رابطه مطابقت، چه بیانی را میتوان ارائه داد؟ در سال 1950 آستین[1] بیان جدیدی از تئوری مطابقت ارائه میدهد که به برخی از سؤالها پاسخ داده میشود."