چکیده:
یکی از شیوههای دین پژوهی، پدیدارشناسی دین 2 است. این رشته در سدههای اخیر
رواج فراوانی یافته و دانشمندان بزرگی مانند رودلف اوتو، ژوکوبلیکر، میرچاالیاده و
... بر چنین روی آوری به دین تأکید کردهاند.اینکه پدیدار شناسی چیست و پدیدار شناسی فلسفی کدام است؟ آیا پدیدار شناسی در
تحلیل و توصیف علمی امور کار آمد است؟ اموری است که این تحقیق به روشی تحلیلی و
البته به اجمال درصدد پاسخگویی به آن است.
خلاصه ماشینی:
"تذکار دوم آنکه آیا با نگرش فلسفی و کلامی میتوان درباره دیدگاههای روانشناسانه یا جامعهشناسانه در باب دین، به داوری نشست؟ در پاسخ باید گفت اگر آن نظریه _______________________________روانشناسانه یا جامعهشناسانه دین را بعنوان پدیدهای روانی یا اجتماعی لحاظ کند و از این حد فراتر نرود ـ یعنی حکم خود را به همه ابعاد دین و به اصل دین در «مقام تعریف» سرایت ندهد ـ پاسخ منفی است، زیرا در این صورت فلسفه و کلام از یک طرف و روانشناسی و جامعهشناسی از طرف دیگر هم به لحاظ موضوعی و هم به لحاظ روشی با یکدیگر اختلاف دارند، در موضوع مورد مطالعه فلسفه و کلام «دین در مقام تعریف» است، یعنی آنچه از نصوص دینی و دلایل عقلانی در باب دین به دست میآید.
برای مثال همیشه یک وجه دوتایی 1 مقدس ـ دنیوی و جدایی شی مقدس مانند کوه یا درخت یا شخص خاص وجود دارد؛ زیرا این شیء واسطهای است که از طریق آن مقدس متجلی میشود: مقدس که وجودی متعال است خود را با تجسم در چیزی که متناهی زمانی ـ تاریخی و دنیوی است محدود میکند؛ و شخص متدین امر قدسی را بعنوان قادر، غایی، با معنی و هنجارین ارزیابی میکند (Allen, 1987, P.
نقد و خصوصیات پدیدارشناسی دیناز جمله خصوصیات پدیدارشناسی دین هویت آن بعنوان یک رهیافت و رشته تجربی، تاریخی، توصیفی؛ ادعاهای ضد تحویلگرایی و ماهیت مستقل آن؛ اقتباس از تصورات پدیدارشناسانه فلسفی مانند حیث التفاتی و تعلیق (epoche)؛ پافشاری آن بر همدلی و فهم همدلانه، تعهد دینی و ادعای آن در خصوص اثبات بصیرت به معانی ساختارهای اصلی میباشد."