چکیده:
متن حاضر گفتوگویی است بین آقایان یوسفی اشکوری به عنوان سؤال کننده و حجتی کرمانی به عنوان پاسخ دهنده، حجتی کرمانی در پاسخ سؤال چیستی حکومت اسلامی، معتقد است حکومت اسلامی میتواند طیف وسیعی از انواع حکومتها که در کشورهای اسلامی تشکیل میشود از ولایت فقیه گرفته تا حکومت هر مسلمان عادل و حتی کافر عادل را، در بربگیرد. وی در پاسخ این مسئله، که منشأ قدرت با تشبیه مسئله اعمال حاکمیت خدا و مردم، به مسئله اعمال قدرت خدا بر طبیعت و اینکه اعمال قدرت بر طبیعت در عین اینکه به خدا نسبت داده شده، به مردم نیز منسوب میشود و این دو هیچ منافاتی با همدیگر ندارند، و با نو دانستن این سخن در فلسفه حکومت اسلامی میگوید، مشخصات این نظریه پیشنهادی این است که، خدا حکومت میکند از راه اراده مردم و از راه خواست مردم. و حاکمیت الاهی از راه حاکمیت مردم تحقق خارجی مییابد. وی همچنین درباره امکان انتقاد به حاکم اسلامی معتقد است، احکام حکومتی پیامبر هم از بعد حاکم بودن آن حضرت است و در اینگونه احکام اگرچه مانند احکام وحیانی پیامبر لا و نعم ندارد یعنی هیچ کس حق ندارد با آنها مخالفت کند اما میتواند در مبنا اشکال کند و اگر امکان انتقاد برحاکمیت پیامبر وجود دارد حاکمیت ولی فقیه جای خود دارد.
خلاصه ماشینی:
"شما میفرمایید اگر دلایل ولایت فقیه همان صلاحیتهای نفس الامری است که به موجب آن، بهترین مدیر و مدبر و کسی که از همه کاردانتر و عالمتر و عادلتر است باید حاکم شود، پس چرا اصطلاح ولی فقیه انتخاب شده است؟ در پاسخ به اختصار تنها این جمله را بگویم که، این مسئله جنبه تاریخی دارد.
معتقد نبودند» این سخن از کسی که با مبانی فقهی امام خمینی رحمهمالله آشناست جای تعجب دارد و در نقد آن به نقل مطلبی از امام خمینی رحمهمالله اکتفا میشود: «همه آنچه که مربوط به حکومت و سیاست بوده و برای پیامبر و ائمه ثابت، برای فقیه نیز ثابت است و فرق گذاشتن بین آنها پذیرفته نیست زیرا، هر شخصی که والی باشد مجری احکام دین و اقامه کننده حدود الاهی بوده و خراج و مالیاتهای دیگر را اخذ کرده و در مصارفی که به صلاح مسلمین است خرج میکند و همانطور که پیامبر به زانی صد ضربه شلاق میزند امام معصوم و فقیه همچنین هستند و همگی زکات را به روش واحد اخذ میکنند»(1) «باید دانسته شود که هر چیزی که به عنوان اختیارات امام یا سلطان یا والی مسلمین یا ولی الامر و رسول و یا نبی و عناوینی مانند اینها شمرده شده با ادله ولایت فقیه برای فقیه نیز ثابت میشود»(2) این سخنان جز همان ولایت مطلقه فقیه که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تجلی یافته است چیز دیگری نیست."