چکیده:
در تحقیقات به عمل آمده پیشین درباره صفویه, اهمیت منصب شیخ
الاسلامی اصفهان در طی قرن هفدهم میلادی به عنوان بالاترین کانون مرجعیت دینی
امپراتوری مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله بیان شده است که جایگاه خاص این
مقام را از حدود 963/ 59 ـ 1555 می بایست در نظر گرفت; زمانی که شاه طهماسب, شیخ
حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی (م984/1576) را به شیخ الاسلامی قزوین منصوب نمود.
احتمالا عزل ناگهانی حارثی از این منصب در حدود سال 970/1563 و جایگزینی معاصر بی
پروای او, سید حسین بن حسن کرکی (م1001/ 93ـ992) به جای وی که برخوردار از حمایت
قزلباش ها و به داشتن نظرات ضد سنی تند شناخته شده بود, در نتیجه تعارض دیدگاه ها
بین این دو بوده باشد.
خلاصه ماشینی:
"6. در مورد این فقیه نحو عام بنگرید به: محمد بن الحسن الحر العاملی, امل الامل, ج1, ص74ـ77; میرزا عبدالله اصفهانی, ریاض العلماء وحیاض الفضلاء, 6جلد, تصحیح احمد الحسینی, قم مطبعة الخیام, 1980, ج2, ص21ـ 108; یوسف البحرانی, لؤلؤة البحرین (نجف, مطبعة النعمان, 1966), ص23ـ28; محمدباقر الخوانساری, روضات الجنات فی احوال العلماء وسادات, 8ج (بیروت, دارالاسلامیه, 1991) ج2, ص37ـ329; سعید نفیسی, احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی (تهران, چاپخانه اقبال, 1937), ص10ـ24; کارل بروکلمان GAS, SII, 132, 575-76, در نمایه اسامی به GII, 429 نیز ارجاع داده شده, اما در آن جا صحبتی از حسین نیست; محسن الامین, اعیان الشیعه, ج6, ص56 ـ66; آقابزرگ الطهرانی, طبقات اعلام الشیعه (احیاء الداثر من القرن العاشر) تهران, دانشگاه تهران, 1987, ص3ـ62; عبدالحسین الامینی النجفی, الغدیر فی الکتاب والسنه والادب, 11ج (بیروت, دارالکتب العربیه, 1967), ج11, ص31ـ217; Anderw Newman, Towards a Reconsidertion of Isfahan School of Philasophy: Shaykh Bahi and The Safawid Ulama, Studia Iranica, 15 (1986): 165-99, esp:162-72; Idem, The Myth Of The Clerical Migration: 92-93, 105-7; علی مروه, التشیع بین جبل عامل و ایران (لندن, 1987) ص51 ـ59; جعفر المهاجر, الهجرة العاملیة الی ایران فی العصر الصفویة, اسبابه التاریخه ونتائجه الثافیة والسیاسیة (بیروت, دارالروضة) ص51 ـ 145 و استوارت, شرح حال شیخ بهایی, ص68 ـ564.
72 در حالی که مهاجر, دلیل واقعی این تنزل را ارایه نمی دهد, فرض می کند که قزلباش ها با ترقی شیخ حسین به وضعیت فقیه قدرتمندی چون علی بن عبدالعالی کرکی (م940/ 1526) مشهور به محقق ثانی مخالف بوده اند; فقیهی که نفوذ فوق العاده ای در ایران در دوره شاه طهماسب اول و در سال های نخست سلطنت شاه طهماسب به دست آورده بود."