خلاصه ماشینی:
"برهان دوم: محقق دوانی در برهان دیگر با بهرهگیری از قاعده"الشیء مالم یجب لم یوجد"تقریری از برهان علی(که از طریق انی به اثبات واجب میپردازد)اینگونه میآورد:اگر موجودات،همگی ممکن باشند مجموع آنها محتاج علت مستقل در ایجاد خواهد بود و چنین علت مستقلی،علت کل (تک تک افراد و اجزاء ممکن)مباشرا یا با واسطه است و ارتفاع کل و تک تک اجزا سلسله به اعتبار وجود آن علت مستقل،ممتنع خواهد بود زیرا هرگاه علت،وجود معلول را واجب نکند معلول یافت نمیشود(موجود نمیشود)و باوجوداین علت عدم به هیچ وجه بر آن وارد نمی شود پس همه اجزاء با نظر به علت ممتنع العدماند و شیء،که بواسطه او جمیع آحاد سلسله، تحقق مییابند خارج از سلسله است نه خود سلسله و نه جزء داخل در آن؛زیرا عدم هرکدام از آنها با نظر به ذاتش ممتنع نیست(چرا که در اینصورت واجب بذاته بود)و خارج از مجموع ممکنات واجب خواهد بود.
گرچه شکل استدلال تا حدی تغییر یافته است ولی بنظر میرسد اشکال دوانی بر تقریر اول بر این بیان نیز وارد باشد بعلاوه آنکه چنانکه در اشکال تقریر دیگر آورده است میتوان گفت ممکن نسبت به هرکدام نسبت خاصی داشته باشد که دیگری آن نسبت را ندارد و به عبارت دیگر نسبت ممکنات به واجبها علی السویه نیست تا ترجیح بلا مرجح لازم آید تقریر دیگر برهان متکلمین که مورد نقد علامه قرار گرفته است،بدین صورت است که در صورت تعدد واجب یا همه آنها بر جمیع ممکنات قادرند یا قادر نیستند."