خلاصه ماشینی:
"تردیدی نیست که سینمای امروز بهطور ماهوی در خدمت تفنن درآمده است و شالوده همه قواعد به کار گرفته شده در سینما بر همین مبناست، اما فیلم«پشت پرده مه»فقط برای ایجاد تفنن و سر گرمی ساخته نشده است،بلکه بیشتر در جهت ایجاد تحول در مخاطبان از طریق فطرت است، آن هم به واسطه تراوشات روح پاک و لطیف کودکی که چشم و گوش به روی اعتباریات مجازی بسته است.
در اصل آنها به نوعی در حال اجرای نمایش هستند که لطیف بهطور ناخواسته و ناشیانه آن را کارگردانی میکند و همین تمهیدات باعث جذابیت و کشش داستانی مخصوصا برای مخاطب کودک و نوجوان میشود.
ولی بحث بر سر واکنش مخاطب جهانی است که باوجود سیطره تبلیغات و اطلاعات تحریف شده درباره زندگی حضرت عیسی(ع)در بهترین و باور پذیرترین ساختار،از فیلم«آخرین وسوسه مسیح»ساخته«مارتین اسکورسیزی»تا آخرین نسخه تولید شده «مصائب مسیح»میل گیبسون،مخاطبان جهانی چقدر فیلم ناقص و مبهم «طالب زاده»را باور خواهند کرد و با آن ارتباط برقرار میکنند؟چون آنچه به آنها ارائه میشود،همین نسخه سینمایی با همه اشکالاتش است،نه یک سریال تلویزیونی!بنابراین احساس میشود فیلم به اندازه کافی از پتانسیل رقابت جهانی برخوردار نیست.
اما باید توجه داشت که ژانر اختراعی کمدی جنگی که موج آن بعد از فیلم«لیلی با من است»به راه افتاد،تا چه حدی میتواند به جایگاه قابل قبولی دست پیدا کند؟یکی از دلایل جذابیت«لیلی با من است»توالی میان صحنههای کمدی و سکانسهای حادثهای است که منجر به اختلاف لحن در فیلم میشود ولی داستانهای یک طرفه و تک لحنه،امکان چنین روندی را از خود میگیرند."