خلاصه ماشینی:
"در این دیدگاه زبان به ابزاری برای بیان حقیقت(عینیت خارجی)بدل میشود.
با این تعریف معنا بینا ذهنی خواهد بود و نه در ذهن تکتک مردم بلکه در ارتباط میان انسانها شکل میگیرد.
وجه ایجابی همان قطعیت و معنادار بودن نشانه است که از دلالت دال به مدلول نشأت میگیرد و وجه سلبی از رابطه بین نشانهها با یکدیگر شکل میگیرد.
مقاله در ادامه به پاسخگویی به این پرسش میپردازد که تأثیرگذاری نویسندگان دو خواننده معاصر بر ارتباط بین ادبیات کودک و بزرگسال از چه جنبهای است.
از سوی دیگر جایگاه و منزلت نازل ادبیات کودک انگیزهای برای برداشتن حد و مرزهای میان ادبیات کودک و بزرگسال است.
انکار این حد و مرزها تلاشی برای رهایی از این منزلت نازل است.
تا جایی که برخی نویسندگان کودک برای افزایش منزلت خود نویسندگی برای کودکان را انکار میکنند.
نویسندگان دو خواننده عاملی برای توجه منتقدینت مقتدر ادبیات بزرگسال به ادبیات کودک میباشند."