چکیده:
در سال های نزدیک به جنبش مشروطه خواهی، شماری از کسانی که پرچم دار تجدد و تحول در ایران شناخته شده اند اندیشه اصلاح یا تغییر خط را به میان آوردند. جالب است که توجیه آنها در این باب با استدلال شماری از روشنفکران ژاپنی در نیمه دوم قرن نوزدهم برای کنار گذاشتن خط چینی در نگارش ژاپنی همخوانی دارد.
خلاصه ماشینی:
"البته با بیسوادی امروزهء مردم وضع این است و باید بکوشیم تا آنان هرچه بیشتر دانش آموزند و به معارف چینی یا ژاپنی یا علوم غربی آشنا شوند؛ آنگاه،اگر مزیتی در اتخاذ خط اروپایی دیدند،به اختیار خود این کار را خواهند کرد.
شیمیزو اوسابورو نیز طی مقالهای در شمارهء 8 مجلهء تنویر افکار(ماه مه 4781) مینویسد: در میان نویسندگانی که از تاریخ نهضت میجی تاکنون بر آن بودهاند که وضع خط ما را اصلاح کنند،بعضی هوادار نوشن به کاتاکانا و هیراگانا هستند،شماری در پی تغییر الفبا و به لاتینی، کسانی به دنبال ابداع شیوهء نگارشی تازه،عدهای خواستار کنار گذاشتن زبان ژاپنی و اختیار کردن زبان انگلیسی،و نیز کسانی در پی حفظ سنت خط ناکارساز برای برقراری ارتباط در سطح ملی نابجاست و استفاده از چنین وسایل ناکارآمدی به امر آموزش لطمه میزند.
چمبرلن،ژاپنپژوه نامی اروپایی که کتاب سودمند خود،چیزهای ژاپنی،را در سال 4091 پدید آورد و زیانهای تغییر خط ژاپنی را به خوبی دریافته بود،نوشته است: در ذهن بسیاری از روشنفکران این خیال راه یافت که ژاپنیها شیوهء نگارشی خود را کنار بگذارند و الفبای اروپایی اختیار کنند.
هیئت امریکائی مأمور بررسی وضع آموزش ژاپن،در چند ماه پس از پایان گرفتن جنگ و در دورهء اشغال نظامی این کشور،در گزارشی به تاریخ 03 مارس 6491،به موضوع اصلاح زبان نوشتاری هم پرداخته و چنین نظر داده است: موضوع زبان نوشتاری(یا خط)برای هرگونه تغییر و تحول در شیوهء آموزش جنبهء اساسی دارد."