خلاصه ماشینی:
"الغرض نتیجه کلی این جنبش عمومی صدور فرمان مشروطیت بود که پادشاه بیمار وقت در آخرین روزهای زندگی خود دستخط آنرا صادر کرد و مردم جشنها گرفتند و شادیها کردند از همان وز که این فرمان صادر شد تلاش بیگانگان برای آنکه این نهضت بثمر واقعی نرسد آغاز گردید و بعضی از پیشوایان نیز تلاش کردند که اگر حکومت جباران را برانداختهاند خود بعنوان یک حاکم جابر بر مسند حکومت تکیه کنند، آنچه که کمتر موردنظر قرار میگرفت نظر خاص گروهی بمعنی واقعی وطن رست و آزادیخواه بود که میخواستند نهال آزادی براستی در این مرز و بوم ریشه بدواند و عقبماندگیهای دو قرن زندگی اجتماعی ملت ایران جبران شود از اینرو بمحض درگذشت مظفر الدین شاه شروع بتحریک شاه جوان علیه اساس مشزوطیت کردند، لاجرم مردم کشور که ندای آزادیخواهی در گوش آنها طنین انداخته بود از پای ننشستند انجمنها آراستند و علیه پاشیده شدن اساس مشروطیت بپا خاستند در شهرستانها نیز همین نهضت بصور مختلفه آغاز بخود نمائی نمود،در اصفهان حاج آقا نور اله که رئیس انجمن ولایتی بود و انجمن ولایتی خود از ساختههای مشروطیت بود با کمک صدر الاسلام سید حسن مدرس اسفهای،حاج میرزا محمد علی کلباسی،حاج آقا جمال نجفی،آ میرزا احمد دولتآبادی،سید ابو القاسم زنجانی،حاج میرزا حسنخان انصاری، حاج محمد ابراهیم ملک التجار،حاج محمد حسین کازرونی،حاج سید حسن بنکدار دکتر میرزا مسیح خان حافظ الصحه و برادرانش میرزا آقا خان محاسب الدوله،میرزا محمود خوانساری واعظ و غیره مجلسی آراستند و تصمیم گرفتند که حاج شیخ محمد تقی معروف بآقا نجفی آیت الدوله مقتدر اصفهان را بانجمن دعوت کنند و چون از حضور در انجمن معذرت خواست بالاجبار او را حاضر کردند."