چکیده:
ابوحیان در نحو بیشتر به مکتب بصره تمایل دارد و روش سیبویه را الگوی خویش قرار میدهد اما به شکل تعبدی
از علمای بصره پیروی نمیکند. او در اصول نحوی بر خلاف کوفیان عمل میکند و از هیچ قبیلهای شاهد نمیآورد مگر
اینکه لهجه آنها خالص بوده و با عجمه و لکنت نیامیخته باشد. ابوحیان همیشه موضع مخالف در برابر کوفیان ندارد
بلکه در مواردی که آنان را بر حق میبیند با آنها موافقت مینماید. نظر نحوی ابوحیان فقط در یک مورد با آرای علمای
بغداد توافق دارد و آن عبارتست از جائز شمردن صیغه تعجب از افعال ناقصه منفی، مانند: «لیس» و «مازال». ابوحیان از
ابن مضاء متأثر گردید و به الغاء عامل روی آورد ولی موضعی متعادل بین مذهب ابن مضاء و روش طرفداران نظریه
عامل داشت.
خلاصه ماشینی:
در تفسیر این آیه شریفه «و کفر به والمسجد الحرام» میگوید: «و قد خبط المعربون فی عطف "المسجد الحرام"، والذی نختاره انه عطف علی الضَّمیر المجرور و لم یعد جاره، و قد ثبت ذلک فی لسان العرب نثرا و نظما باختلاف حروف العطف و ان کان لیس مذهب جمهور البصریین بل أجاز ذلک الکوفیین و یونس و الأخقش و الأستاذ ابوعلی الشلوبین، لسنا متعبّدین باتباع مذهب جمهور البصریین بل نتبع الدلیل»(ابوحیّان، 1328، النّهرالمادّ، ص 146) ابوحیان در استشهاد به قراءات نیز با بصریان مخالف است و به قراءات سبع و قراءاتِ متواتر استناد میکند و قول کسانی را که قائل به لحن و خطا در قرائت قاریان هستند قبول ندارد و میگوید برخی از آنان قرائت خود را از صحابه و تابعین اخذ کردهاند.
در اصول نحوی مخالف کوفیان عمل میکند و از هیچ قبیلهای شاهد نمیآورد مگر آن دسته از قبائلی که لهجه آنها با لکنت و عجمه نیامیخته باشد در شعر گرچه به ابیاتی از ابی تمام و شعرایی مانند او استشهاد مینماید ولی هیچگاه آنها را اساس وضع قواعد نحوی خویش قرار نمیدهد بلکه فقط برای تقویت امثله و شواهد اصلی که قواعد بر پایه آنها وضع میشود آورده است.
برای وضع قاعده نحوی، هیچ رأیی را پیش از سماع نمیپذیرد و هر نظریه نحوی را که فقط دارای یک یا دو شاهد باشد پایه قیاس خود قرار نمیدهد و قائل است که قاعده نحوی را باید به استقراء و جستجو در شواهد فراوان به دست آورد.