چکیده:
کارکرد نیروهای ژرف(همچون تکنولوژی،فرهنگ،اقتصاد،...)و اثر آنها بر نظام بین الملل،واقعیتهای تازهای را در پهنه روابط بین الملل پدیدار ساخته و بسیاری از مفاهیم و برداشتهای موجود در حوزه علم و روابط بین الملل را با نا کار آمدی روبرو کرده است.مفهوم امنیت و تبیین نظری آن در سیاست بین الملل یکی از گسترههای موجود است که چنین پدیدهای روبرو است و در نتیجه نیاز به بازاندیشی نظری دارد و بر همین پایه پژوهش حاضر در بیان طرح مفهمومی و نظری بررسی امنیت در سیاست جدید بین الملل خواهد کوشید و بر این باور است که توجه و محوریت بخشیدن به ساخت تازه نظام بین الملل به عنوان چارچوب کارکردی پدیده امنیت میتواند گامی مهم در زدودن ناکارایی پارادیمی علم روابط بین الملل در حوزه تحلیلی به شمار آید و در همین راستا نیز با توجه به ویژگیهای این ساخت،مدل امنیت چند سطحی را بیان میکند.
خلاصه ماشینی:
"در این پهنه به سبب واقعیتهای گوناگون اجتماعی و اثر آنها بر مفاهیم،هرکدام از دیدگاهها از زاویهای مشخص به امنیت نگریستهاند و بدین سبب هالهای از ابهام این مفهوم را دربرگرفته و گذشته از این طرح نظری ویژهای نیز برای مطالعه این پدیده به دست ندادهاند و پرسش اصلی این پژوهش همین است که امنیت چگونه تعریف میشود، دیدگاهها و برداشتهای گوناگون در مورد آن کدامند؟و چه طرحی را میتوان برای مطالعه آن در سیاست جدید بین الملل بیان کرد؟ آثار و متون موجود در علم روابط بین الملل نیز هر کدام با تکیه بر گفتار ویژهای به طرح دیدگاه خود در مورد امنیت پرداختهاند و برخی نیز تنها به جمعآوری دیدگاهها اقدام کردهاند.
این دیدگاه با برگزیدن نظام بین الملل به عنوان چارچوب کارکردی امنیت و تکیه بر اصولی همچون دولت محوری،قدرت محوری کارگزاران،مهم بودن ساختار نظام به عنوان متغیر مستقل،وضع طبیعی و اصل هرجومرج بقا را به شکل بالاترین ارزش حیاتی بازیگران یعنی دولتهای مطرح میکند و مهم ترین خطر نیز بر ضد ارزشهای اساسی،قدرت،ضعف قدرت یا نبودن توزیع متناسب قدرت در سطح نظام است و در همین راستا میزان آسیبپذیری واحدهای موردنظر را نیز بایستی در ضعف قدرت آنها جستجو کرد.
فشرده سخن: بدین ترتیب پژوهش حاضر با تحلیل مفهومی و نظری امنیت و با مبنا قرار دادن ساختشناسی نظام بین المللی به عنوان محور عینی رفع ناکارایی دیدگاههای موجود به این واقعیت میرسد که محیط نظم بین الملل به عنوان شکلدهنده مفاهیم و دیدگاهها،محیطی ناهمگون است و در هر گسترهای از نظام دارای ویژگی خاصی است و بنابراین در همین راستا مفهوم امنیت و دیدگاه تحلیلی آن نیز در هر گستره برپایه روال بایستی متمایز از دیگری باشد."