خلاصه ماشینی:
"نتایج حاصل از تخمین مدلهای رگرسیونی-که پس از آزمونهای ریشه واحد فیلیپس-پرون و همجمعی جوهانسن،به دست آمده-نشان میدهد که به ازای یک درصد افزایش ارزش افزوده بخش کشاورزی،به طور متوسط رشد اقتصادی به میزان 0/31 درصد افزایش مییابد که از این نظر،کمتر از ضریب کشش رشد نسبت به ارزش افزوده بخش خدمات است.
درجه کاربری کمابیش بالای بخش کشاورزی،در مقایسه با (*)استادیار اقتصاد و عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران بخشهای صنعت و معدن و بنابراین توان اشتغالزایی، امکان کسب درآمد ارزی از طریق صادرات و همچنین صرفهجویی در مصارف ارزی در خصوص کاهش واردات محصولات کشاورزی،از طریق افزایش تولیدات داخلی،استراتژیک بودن برخی محصولات این بخش،فراهمآوری برخی دادههای مورد نیاز،بویژه برای بخشهای صنعت و خدمات و نیز بازاری برای ستانده سایر بخشها،از جمله دلایل اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ملی است.
همچنین، به منظور برآورد ضریب کشش رشد اقتصادی به نسبت تولید بخش کشاورزی،مدل رگرسیونی زیر پیشنهاد میشود: (1) (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در آن: RVAS,RVAKH,RVAK,RGDP و RVAN ، به ترتیب:رشد تولید ناخالص داخلی،رشد ارزش افزوده بخشهای کشاورزی،خدمات،صنعت و معدن و نفت است.
5همچنین،در رابطه فوق،ضرایب(به تصویر صفحه مراجعه شود)؛ ضرایب کشش رشد تولید ناخالص داخلی-به ترتیب- نسبت به ارزش افزوده بخشهای کشاورزی،خدمات، صنعت و معدن و نفت و V1 ،عامل اخلال مدل پیشنهادی است.
نتایج حاصل از برآورد ضریب کشش تولید ناخالص داخلی-بدون احتساب بخش کشاورزی-نسبت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی،در معادله سوم نشان میدهد که به ازای یک درصد افزایش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، تولید سایر بخشها،به طور متوسط،به میزان 0/8 درصد افزایش مییابد."