چکیده:
مرگ سادهترین واقعیت زندگانی است.ولی آخرین بحران زندگی از بزرگترین اهمیت در شناخت منشأ حیات و نشاط دینی برخوردار است. با توجه به این اهمیت و نقص دادههای باستانشناسی در تفسیر آیین مرگ در بین النهرین که بسیار شباهت به آیین مرگ عیلامیان داشته.در این مقاله سعی شده تا با کمک متون کهن باستانشناسی.عقاید مربوط به مرگ.همچون مراسم تدفین.مراسم عزاداری.حیات پس از مرگ.نظام داوری مردگان.آیین مردگان.هدایای داخل قبور و تدفین خانوادگی را بررسی و تفسیر نماییم.
خلاصه ماشینی:
"دربارهی هدایای سوخته شده نمیتوان نظر قطعی داد که آیا اینها نیز به عنوان هدایای جهان زیرین بودهاند یا نه؟ تنها استثنا در تدفین مربوط به ولیعهدها است که بعد از فوت به همراه ندیمهها و خدمتکارانشان دفن میشدند.
4-آیین مردگان 1-4-هدایای همراه مردگان در بین النهرین باستان،وقایعی که بر سر متوفی در جهان زیرین میگذشت، رابطهی مستقیم با کیفیت و کمیت هدایایی داشت که اقوام و آشنایان برای متوفی فراهم کرده و داخل قبر او مینهادند.
بعضی از منابع اشاره بر این دارند که در آخر ماه Abu یک فرصت مناسب برای خویشان و آشنایان متوفی بوده که مزاحمت ارواح پلید(خبیثه)را متوقف کرده و آنها را ترغیب به بازگشت به جهان زیرین کنند.
مردگان همان کار جهان برین را در جهان زیرین انجام میدادهاند و در نهایت، بین النهرینیهای باستان،نسبت به مرگ واقعگرا بوده و آن را تقدیر اجتناب ناپذیری میدانستند که حتی قهرمانان نیز نمیتوانستند از آن گریزی داشته باشند و آن را به عنوان واقعیتی محض در زندگی قبول کردهاند،«کجا میچرخی گیل گمش؟زندگی که تو میجویی یافت نخواهد شد،هنگامی که خدایان انسان را آفریدند،مرگ را هم از ازل در دستان او قرار دادند و زندگی را در کف خود نگه داشتند،مگرچه مدت میتوانی خانههایی بسازی؟چه مدت میتوانی پیمان ببندی؟چه مدت میتوانی میراث بی برادران تقسیم کنی؟از زمانی که هیچ نبوده،مرگ بوده،آیا میدانی خواب و مرگ چه شباهتهایی دارند و مرگ چه چهرهای دارد؟ (Kovacs."