چکیده:
مقاله ی حاضر به منظور آشنایی مختصر با حکام و پادشاهان قراختایی کرمان نوشته شده است. قرن هفتم هجری در تاریخ و فرهنگ ایران زمین جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است. از این رو، شناخت حکومت های محلی، آثار و میراث فرهنگی آن ها می تواند به درک بیشتر و بهتر ما از این دوران پرآشوب و سراسر هیجان و اضطراب کمک نماید. قرن هفتم هجری برای ما ایرانیان یاد آور حملات سهمگین و وحشیانه ی مغول ها، جنگ، کشتار و ویرانی شهرهای آباد است. اما در کرمان وضع به گونه ای دیگر بوده است. در این گفتار ضمن بیان چگونگی تشکیل سلسله ی قراختاییان، شرح حال حکام، نسب نامه ی قراختاییان، ارتباط آن ها با خوارزمشاهیان، مغول ها و حکام بعد از آن ها، به خدمات فرهنگی آن ها نیز اشاره ای شده است. ترکان خاتون (قتلغ ترکان) یکی از پادشاهان قراختایی کرمان بیش از 40 سال به طور مستقیم و غیر مستقیم در کار حکومت کرمان دخالت داشته است.
خلاصه ماشینی:
"در این جنگ که در ذی الحجهی 668 هجری قمری(مرداد 649 هجری خورشیدی و مطابق با ژوئیه 1270 میلادی)در پنج فرسنگی هرات روی داد،براق اغول شکست خورد و حجاج سلطان مورد تفقد و توجه پادشاه مغول اباقا خان قرار گرفت و به روایت سمط العلی(1362،47) حجاج"مظفر و منصور و کامران و مسرور"به کرمان بازگشت"و کاروبار سلطنت حجاج سلطان مزید نور و بها و مزیت قوت و استعلا پذیرفت و به حکم کمال شوکتی که او را حاصل آمد،دم استبداد و استقلال زدن گرفت و بر رأی ترکان خاتون اعتراض نمودن آغازید".
حجاج سلطان پس از 6 ماه اقامت در سیستان به هند رفت و"مدت ده سال موقوفوار در کوشکی(در دهلی)بماند"و سپس،با کمک سلطان جلال الدین خلیج پادشاه دهلی با لشکری جهت باز پس گرفتن تاج و تخت متوجه کرمان شد و"با دلی سراسر امید به تدریج تا به بکر رسید،مرضی صعف بر مزاجش طاری شد"و به نوشتهی سمط العلی در شب شنبه،7هفتم ذی الحجهی 690 هجری قمری(17 آذر 670 هجری خورشیدی و مطابق با اول دسامبر 1291)درگذشت.
به نوشتهی سمط العلی (1362،55)"و چون سریر سلطنت ربع مسکون به فر طلعت همایون پادشاه عادل ارغون مزین شد،ایلچی بایدونام را به ابلاغ این مژدهی بزرگ و استقرار ملک و مهم تحصیل مال کرمان بفرستادند،از وصول و انخزال به سلطان جلال الدین راه یافت و حال نصره الدین یولکشاه انتعاش تمام پذیرفت و امیدوار و مستظهر بر عزیمت بندگی حضرت ارغون خان به سیرجان رفت و از انجا با مادرش بیبی ترکان و برادرش غیاث الدین سیوکشاه متوجه بندگی حضرت ارغون خان شد."