چکیده:
یکی از موضوعات بسیار مهم و جالب در تحقیقات فرهنگی و جغرافیای تاریخی،ریشهیابی و علت ناگذاری شهرها و آبادیها ایران در دورهی باستان است.در این مقاله،ضمن تبیین جایگاه و مقام ایزد«خورشید-خور»در ایران باستان و چگونگی پرستش او، شهرها و آبادیهایی که نام آنها با واژهی«خور»ترکیب شدهاند، بازشناسی و معرفی میشوند.
خلاصه ماشینی:
"درست است:به لفظ پهلوی هرکس سرآید خراسان آن بود کز وی خور آید
خراسان است معنی خور آیان کجا زو خور برآید سوی ایران
واژهی دیگری که امروزه برای خورشید استفاده میکنیم،واژهی آفتاب است.
ماه و خورشید است که در هر سال یکبار در آنجا طلوع نموده و غروب میکند
آنها درود فرستاده میشود(یسنا 2،فقرهی 11 ویسنا 17،فقرهی 9)و نیز در وندیداد آمده که خور و ماه و ستارگان برخلاف میلشان به ناپاکان میتابند
01)،به خوبی برمیآید که از زمان بسیار قدیم خورشید نزد ایرانیان جنبهی
کالبد اهورامزدا مثل خورشید تصور شده است(هفت پارهی یسنا 63،فقرهی 6).
خورشید یشت آمده است که از برآمدن خورشید،زمین و همهی آبهای دریا و
پیش از این گفته شد که غالبا در اوستا خورشید با صفت تیز اسب و یا دارندهی
هرچند مهر غیر از خورشید است و این مسأله به خوبی از
به تدریج یکی پنداشته شدن آنان در اوستا،غالبا از مهر صحبت شده و خورشید به
کرده و آنجا،مهر خورشید مغلوب نشدنی (Sol invietus) نامیده شده است.
2-خور- (xur) :دهی از دهستان فشند،بخش مرکزی شهرستان کرج
4-خور- (xur) :دهی از دهستان فراشبند،بخش مرکزی شهرستان
5-خور- (xur) :دهی از دهستان حومهی بخش مرکزی شهرستان لار
31-خور آب- (xura?b) :دهی از دهستان مرکزی بخش صفی آباد،
41-خور آباد- (xura?ba?d) :دهی از دهستان بخش مرکزی زرند،شهرستان
83-خور خوره- (xurxore) :دهی از دهستان گورگ بخش حومهی
55-خورشید- (xors?id) :دهی از دهستان چهار اویماق،بخش قره آغاج
65-خورشید آباد- (xors?id a?ba?d) :دهی از دهستان حومهی زرند،
75-خورشید آباد- (xors?id a?ba?d) :دهی از دهستان مشگین باختری،
این کتاب در 71 جلد تدوین شده است."