چکیده:
مقالهی حاضر به منظور بررسی ریشه شناختی چند واژه در زبان فارسی نوشته شده است.یافتن ریشههای واژگان و بررسی تحو لات آوایی و معنای آنها هرچند که مورد اهتمام نویسندگان مختلف بوده است و در فرهنگهای لغت موجود بارها با آن برخورد میکنیم،اما همیشه توأم با صواب نبوده و در واقع،فقدان روش علمی،در دسترس نبودن منابع،پیروی از ذوق و احساس شخصی و یا تقلید از گفتار دیگران باعث راهیابی اشتباهات متعدد در حوزهی ریشهشناسی واژگان گردیده است. در این مقاله به روش سند کاوی نویسنده تلاش دارد با بی طرفی ریشهی چند واژه را بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
"که این تعداد اسم نشانهی پرورش و تولید قرمزی در مناطق حاشیهی دریاچهی ارومیه و مناطق بعدا ترک زبان شدهی ایران است،آیا قرمز با همین تلفظ ]qermez[ یا ]qermiz[ که یکی دو مورد به ترکی بودن آن اشاره شد، حاصل تحول آوایی karmika سنسکریت یا حتی karmika- ایرانی که در متون دورهی میانه ردی از آن نیست،در زبان آذری قدیم نیست؟که بعدا در جایگزینی زبان ترکی به جای زبان آذری مانند هزاران کلمهی دیگر وارد زبان ترکی شده و در مسند جدید خویش،خوش نشسته است؟ 3-خرما کلمهی خرما از واژههایی است که فقط در دورهی میانه رد آن را داریم و در دورهی باستان از آن اطلاعاتی در دست نیست.
کلمهی خرما از دورهی میانه به زبان ارمنی نیز راه یافته است و آوانویسی آن armav است(آیوازیان،1731،81)همانجا آیوازیان از هوبشمان نقل میکند که پهلوی این واژه arma?w,xorma?
شاید مهمترین دلیل بنده همین کلمهی خرستان منقول از لغتنامه است که نشان میدهد خرماستان که در متون قدیمی نیز آمده،میتوانسته تخفیف یابد و به شکل خرستان درآید،پس به احتمال زیاد خورموج و هرموز میتواند به معنی نخل خرما باشد(با جابهجایی).
و میتوان این نظریه را پذیرفت که این الهه آسیانی بوده و آیینهای پرستش او پیش از ورود آریاییها در تمام مناطق ذکر شده رواج داشته و ایرانیان نیز آن را پذیرفتهاند و سپس،در طول هزارهها آناهیتای ایرانی را جایگزین آن کردهاند،اما نام آن برای مادر یا مادربزرگ در فرهنگ و زبانهای ایرانی باقی مانده است."