چکیده:
شناخت دیوان به دلیل نقش گستردهی آنها در ادبیات ایران از جمله متون پهلوی و حماسههای ملی،از اهمیت ویژهای برخوردار است.برای این موجودات میتوان چهار دورهی آفرینش پنداری،وجودی،هستیمند و انتزاعی در نظر گرفت.یکی از بارزترین دورههای نمود دیوان و حضور گستردهی آنها در برابر انسانها،دوران اساطیری شاهنامه است.در این دوران، دیوان،موجوداتی انسان گونهاند که بر دو پای خود ایستاده و از دستان خود بهره میگیرند.آنها دارای جامعه،فرهنگ و تمدنی پیشرفتهتر از انسانها هستند.این پیشرفت باعث شده تا آنها از سرشت نیک زندگی ابتدایی دور شده و به همسایگان خود تجاوز کنند؛بنابراین،دیوان در دوران اساطیری شاهنامه،اقوام مهاجم و همسایگان ایران هستند که به این سرزمین تاختهاند.
خلاصه ماشینی:
"مجلهی مطالعات ایرانی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی مرکز تحقیقات فرهنگ و زبانهای ایرانی دانشگاه شهید باهنر کرمان سال ششم،شمارهی دوازدهم،پاییز 6831 اسطورهی دیوهای نخستین در شاهنامه* دکتر آرش اکبری مفاخر دانشگاه فردوسی مشهد چکیده شناخت دیوان به دلیل نقش گستردهی آنها در ادبیات ایران از جمله متون پهلوی و حماسههای ملی،از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این پیشرفت باعث شده تا آنها از سرشت نیک زندگی ابتدایی دور شده و به همسایگان خود تجاوز کنند؛بنابراین،دیوان در دوران اساطیری شاهنامه،اقوام مهاجم و همسایگان ایران هستند که به این سرزمین تاختهاند.
این گزارش شاهنامه بازماندهای از کردار زرتشت؛خواندن دعای«اهونور»2 برای شکست دیوان،تهی کردن زمین از آنها و فرستادن دیوان به زیر زمین است.
زرتشت با اصلاحات دینی خود دیوان را از سرزمین ایران بیرون میراند،با خواندن دعای اهونور آنها را به زیر زمین میفرستد(یسنا:9.
این داستان با شرح بیشتری در متون پهلوی آمده است: بنابر گزارش دینکرد،پیش از زرتشت دیوان آشکارا بر روی زمین زندگی میکنند،آشکارا زنان را از مردان میربایند و با آنان میآمیزند.
این گزارش بلعمی یادآور نبرد زرتشت با اهریمن و دیوان است که در آن زردشت با چوب نه گره و سنگ بزرگی که در دستان خود میچرخاند،آنها را دور میکند(وندیداد:41,9؛91.
82)به پادشاهی میرسد،مبارزات خود را با دیوان آغاز میکند: جهان از بدیها بشویم به رای پس آنگه کنم در کیی گرد پای ز هر جای کوته کنم دست دیو که من بود خواهم جهان را خدیو (شاهنامه:5/53/1-6) چیرگی تهمورث بر دیوان تا آنجا پیش میرود که اهریمن،سرکردهی دیوان، را زیر فرمان خود درآورده و همانند اسبی بر او سوار میشود و کرانههای جهان را میپیماید(یشتها:91."