چکیده:
شاهنامهی فردوسی بدون شک یکی از شاهکارهای ادبی جهان است،که طی سالیان دراز به بسیاری از زبانهای زندهی دنیا و از جمله زبان کردی برگردانیده شده است.شاهنامههای کردی موجود را به دو گروه اصلی میتوان تقسیم کرد:1-ترجمهی بخشهایی از شاهنامهی فردوسی با حفظ چهارچوب کلی.2-شاهنامههایی که در ساختار با شاهنامهی فردوسی متفاوت هستند،و تشابه بین دو اثر در فضای حماسی و وجود شهریاران و پهلوانان یکسان است.از جمله منظومههای تحت عنوان شاهنامهی کردی که ترجمهی بخشی از شاهنامهی فردوسی است،منظومهای است با عنوان بیژن و منیژه(قرن 12)از شاعری ناشناخته که در این مقاله به مقایسهی این منظومه با داستان بیژن و منیژهی شاهنامه و بررسی تشابهات و تفاوتهای موجود پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"پیش از پرداختن به منظومهی بیژن و منیژه یاد کرد دو نکته ضروری مینماید: نخست این که باتوجه به اختلافاتی که بین شاهنامهی حکیم فردوسی و شاهنامههای کردی وجود دارد،ایرج بهرامی مصحح شاهنامهی کردی بر این باور است که پیش از گردآوری داستانها و نظم شاهنامه از سوی فردوسی،داستانهایی از دلاوریها و قهرمانیهای پهلوانان ایرانی در خاطرهی اقوام کهن و بهویژه کردان وجود داشته و شعرای کرد زبان بعضی از این داستانها را طبق روایاتی جداگانه به نظم کردی درآوردهاند و دلیل اختلاف بین شاهنامهی فردوسی و شاهنامههای کردی را این میداند که این داستانها مستقیما از راویان کرد گرفته شده است.
بیژن و منیژهی فردوسی(براساس شاهنامه تصحیح دکتر خالقی مطلق)(9721)بیت و منظومهی بیژن و منیژهی کردی(779)بیت است،اختلاف تعداد ابیات(بیش از سیصد بیت)بین این دو منظومه نشان میدهد که مترجم در واقع اصل داستان را ترجمه کرده و حواشی غیرلازم را ذکر نکرده است(البته تا جایی که به اصل داستان لطمهای وارد نشود).
02-در منظومهی بیژن و منیژه کردی بخشهای مربوط به مراسم استقبال از رستم آنگاه که به ایران میآید،ستایش کردن رستم بر شاه کیخسرو و نیز فرستادن گرگین میلاد برای بردن پیغام پیش رستم به خواهشگری،بسیار مختصر بیان شده است(بیژن و منیژه«قرن 21»3831:ابیات:945 الی 006)،درحالیکه در بیژن و منیژهی فردوسی این مطالب بخش گستردهای را به خود اختصاص داده است.
42-آخرین مورد اختلاف بین دو منظومه،در مورد آخر داستان است که در منظومهی کردی سخن از عقد بستن میان بیژن و منیژه است،(بیژن و منیژه«قرن 21» 3831:ابیات:559-359)،اما در روایت حکیم طوس از این مورد سخنی نرفته است و تنها از اندرز کیخسرو به بیژن(نگه داشت منیژه به شیوهای نیکو)یاد شده است."