خلاصه ماشینی:
"خداوند در چند مورد فرموده است: «انا جعلناه قرانا عربیا» و «بلسان عربی مبین» و «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه» و «و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی» و «ما فرطنا فی الکتاب من شی» ،بااینوجود چگونه ممکن است که قرآن به اوصافی چون عربی مبین و اینکه به لسان قوم و روشنگر برای مردم توصیف شود درحالیکه هیچ چیزی از ظاهر آن نتوان فهمید؟ اگر اینگونه باشد باید گفت که زبان قرآن،زبان لغز و معما بوده که مقصود خود را نمیفهماند مگر بعد از تفسیر و تبییناش،و خداوند دز آیاتی مانند «لعلمه یستنبطونه منهم» کسانی را که در پی دریافت معانی قرآن باشند ستوده است و همچنین در آیاتی چون «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب 2اقفالها» کسانی را که در پی تدبر در قرآن و اندیشیدن درباره مفاهیم آن نیستند،سرزنش کرده است.
بعضی دیگر معتقدند اینکه گفته شده قرآن بر هفت حرف نازل شده به این معنا است که قرآن بر هفت لغت مختلف نقل شده است به شکلی که هیچ حکمی را در تحلیل یا تحریم تغیییر نمیدهد مانند لغت«هلم»و در صدر اسلام رایج شده که به گونهای خاص خوانده شود و سپس همین اتفاق بر قرائت موجب شد که از گونههای دیگر قرائت ممانعت شود،اما دسته دیگر معتقدند که «نزل علی سبعه احرف»یعنی قرآن بر هفت لغت از اشکال لغت فصیح نازل شده زیرا بعضی از قبائل محل نزول قرآن از بعضی دیگر فصیحتر نازل شده زیرا بعضی از قبائل محل نزول قرآن از بعضی دیگر فصیحتر بودهاند و طبری نیز همین تأویل را پذیرفته است."