خلاصه ماشینی:
"شهر و پژوهش نظریههای جدید اقتصادی،اجتماعی در مطالعات شهری (بحث اول) نظریههای نومارکسی در توسعه شهری (به تصویر صفحه مراجعه شود) جواد مهدیزاده (کارشناس ارشد علوم اجتماعی و پژوهشگر مطالعات شهری) چکیده توسعه شهرنشینی و برنامهریزی شهری در طول چند دهه اخیر به یکی از عرصههای اصلی کشاکش نظامهای اقتصادی،اجتماعی تبدیل شده و انواع نظریههای مختلف درباره ماهیت و روند برنامهریزی شهری رواج پیدا کرده است.
به طور کلی میتوان این نظریهها یا پارادیمها را به سه گروه تقسیم کرد :اول نظریههای نومارکسی که فرایند جدید توسعه شهری را به مثابه شکلی نوینی از توسعه نظام سرمایهداری میداند(دیوید هاروی و مانوئل کاستلز در آثار اولیه خود).
در انگلستان و ایالات متحده جغرافیدانی مثل دیوید هاروی (David Harvey) و دورین ماسی (Doreen Massey) به تشریح رشد و تحولات شهری برحسب گردش سرمایه کمک کردند،در پاریس مانوئل کاستلز Castells) (Manuel و هانری لوفور (Henri Lefebvre) به تکمیل نظریههای جامعهشناختی در این زمینه پرداختند.
این دو تن دیوید هاروی و مانوئل کاستلز هستند که پژوهشهای پیگیر و انتشار آثار متعدد آنها در طول سه دهه گذشته تاثیر ژرف و گستردهای در پیشرفت مطالعات شهری داشته است:هاروی و کاستلز مطالعات خود را از اوایل دهه 0791(اولی در لندن و دومی در پاریس)آغاز کردند که در بسیاری موارد مکمل یکدیگر بود،با این تفاوت که هاروی دیدگاه اصلی خود را در آثار بعدی تا حدود زیادی حفظ کرد و بسط داد،ولی کاستلز با دوری از دیدگاه و نظرات اولیه خود به پردازش نظریههای جامعتری روی آورد که به بررسی جداگانه نیاز دارد."