خلاصه ماشینی:
"مشکل معرفت شناسانه دیگری که در اینجا میتوان نسبت به دیدگاه ایشان به عنوان انتقاد مطرح کرد،این است که اگر قرار شود اصول فلسفی به دلیل وجود اختلاف بین پویندگان راه فلسفه کنار گذاشته شود،آیا شما میتوانید در هیچ بحثی مشارکت داشته باشید؟ آیا شما در همین استدلال خود از منطق صورت استفاده نکردهاید؟آیا شما میتوانید این استدلال را بر ضد فلسفه و فیلسوفان اقامه کنید،بدون آن که به اصل فلسفی امتناع اجتماع نقیضین(وجود و عدم)ملتزم باشید؟که در این صورت معنایش این خواهد بود که در عین وجود این اعتقاد برای شما که فلسفه مردود است،با این حال این اعتقاد برای شما وجود ندارد(زیرا لازمه انکار یا شک در این اصل،چنین چیزی است)حتی حجیت صور چهارگانه منطق نیز متکی به این اصل است.
به علاوه مگر نه این است که بر اساس دیدگاه ابطال پذیری و اعتقاد به دیدگاههای هیوم،استقراء به دلیل عدم امکان دسترسی به همه موارد مبنای درست و موجهی ندارد؟در این صورت علم جدید چگونه توانسته است پی به امری ذاتی ببرد؟ و اما در مورد شبهه هیوم که ذکر شد،ما در اینجا در صدد جواب تفصیلی هیوم نیستیم،ولی از آنجا که نویسنده محترم 3lاین مطلب را به عنوان یکی از ادله خود در نفی فلسفه آورده و آن را امری مسلم و قطعی تلقی کردهاند،چند نکته را در این خصوص یادآوری میکنیم: 1)اگر قرار باشد بدون توجه به دلیل و معیار صحت و سقم،صرف استناد مطلبی به یک متفکر موجب صحت و قوت آن شود-که چنین نیست-در این صورت باید گفت برخی متفکران غرب با دیدگاه هیوم به این نحو مخالفند."