خلاصه ماشینی:
"نهج البلاغه خطبه 481 و در چنین عبادتی آدمی را شبیه به فرشتگان میسازد آنجا که میفرماید: «و تشبهوا بملائکته المطفین بعرشه یحرزون الارباح فی متجر عبادته» «اینان به فرشتگانی که در سایه عرش الهی طواف میکنند میمانند که به سودهای کلانی در تجارت خانه عبادت او دست مییابند»نهج البلاغه خطبه 1 حرکت در میدان جاذبه الهی،کشش به سوی محور هستی یعنی آفریدگار جهان،و به اصطلاح اهل معنی فناء فی الله: رشتهای برگردنم افکنده دوست میکشد هرجا که خاطرخواه اوست یعنی پرستشگر راستین تنها در مسجد،و یا اتاق خلوت عبادت نمیکند و فقط در محراب،به یاد خدا نیست،بلکه همیشه خدایی است ولو در مسجد نباشد و در همه حال یاد خداست،و خدا فرمانده مطلق وجود اوست،لذا وقتی حضرت علی(ع)در رکوع نماز،انگشتری خویش به سائل میدهد در طریق جاذبه الهی و (به تصویر صفحه مراجعه شود) دستور ربانی است،صدای فقیر در فضای جذبه سیر الی الله طنین انداز است و دستور بخشش انگشتری هم از مرکز پیام الهی در میرسد و در مجموع او با یک مرکز در تماس است و هر پیامی که از آنجا به گوش جان برسد پذیرا و مجری است.
و یا اصحاب کهف که به فرمان این جاذبه،از کفر و شرک گریختند و سر به بیابان حقجویی و خداپرستی نهادند و زندگی راحت را زیر پای گذاشتند و عاشقانه در جستوجوی خدا حرکت کردند و کوخ را بر کاخ ترجیح دادند و یا پیامبر گرانقدر اسلام در آغاز دعوت،که دست رد بر سینه رؤسای مشرکان زد،آنها که همه امکانات مادی و نفسانی را در اختیار حضرت قرار میدادند تا از دعوت به اسلام منصرف شود ولی آن عزیز همه مشکلات و شکنجهها را به جان میخرید و رسالت خویش را با عشق و خون آمیخت و به پیش برد که این بهترین نمونه جاذبه الهی و نقش آن در زندگی است."