خلاصه ماشینی:
"&%02613DMKG026G% مرحوم نراقی(م 1265 ق)که اولین مؤلف در اینموضوع است محدودۀ اختیارات فقیه را بدینگونه بیانمیکند:«به طور کلی آنچه که فقیه در آن ولایت دارد دوامر است: اول-هر ولایتی که برای پیامبر و امام که سلطان برمردم در اسلام هستند و حق ایشان است،برای فقیه نیزهمان ثابت میباشد.
فقیه بلند پایه،حضرت امام خمینی(ره)در اینزمینه میفرمایند: «القیام بالحکمة و تشکی اساس الدولة الاسلامیةمن قبیل الواجب الکفایی علی الفقهاء العدول» «به پا داشتن حکومت و ایجاد حکومت اسلامی برفقیهان عادل واجب کفایی است»2 مفهوم امام:با مراجعه به متون کلمات فقیهان شیعه میتواناین نکته را به صورت قطعی بیان داشت که ایشان بهاتفاق-به جز در موارد نادر-عنوان امام را در مورد اماممعصوم(ع)به کار بردهاند.
نکتۀ دیگری که در بحثهای فقهی باید مورد نظر باشد اینکه،احکام مربوط به ائمه معصوم(ع)و اختیاراتایشان در فقه به استناد نصوص و روایات بوده است وفقیهان در مقام بیان و تعیین وظیفه برای امام معصومنبودهاند.
» چنانکه از ظاهر عبارت نیز استفاده میشود اینادعا با ذکر مدرک آن ارزش خود را در استدلال از دستمیدهد و در واقع ایشان اتفاق اصحاب در استناد بهروایت عمر بن حنظله در نیابت فقیه از ائمه درعصر غیبت را ادعا کرده است و مستند مستقل دیگری راادعا نمیکند.
»12 دلیل پنجم-لزوم حاکم فقیه در اجراء بعضی احکامشرعی احکام شرعی در مواری تنها حکم تکلیفی فردیاشخاص است و هرکس مکلف به انجام وظیفۀ خویشبه صورت مستلق است در این موارد هیچ برخوردی باحقوق دیگران وجود ندارد."