خلاصه ماشینی:
تحول کمی آموزش و پرورش ایران در چهار مقطع زمانی از سال 1305 تا سال 1354 (به تصویر صفحه مراجعه شود) تمامی این تحولات،به اضافهء بعض عوامل جنبی مثل مبارزه با بیسوادی و تلاش عظیم سپاه دانش و تدابیر ناشی از اعلام انقلاب آموزشی،موجب برانگیختن شور و شوق عمومی به آموزش و تضمین رشد کمی آن گردید.
بدیهی است واژه تکنولوژی تنها در معنای وسیع خود که معلم و کارافزارها و روشها و همهء عوامل مؤثر در آموزش را شامل است،میتواند برآورندهء انقلاب کیفی باشد.
ضرورتهای یک انقلاب کیفی موج اول انقلاب ایران رشد کمی آموزش و پرورش را تضمین کرد،اما هدف انقلاب آموزشی،که خود ناشی از انقلاب شاه و ملت و در طول آن بود،تنها دستیابی به هدفهای کمی نبود،زیرا افزایش عدد دانشآموز و مدرسه و معلم و توسعهء ظاهری کارافزارها بههیچوجه بیانقلاب در محتوای آموزش و بیانقلابی در رابطهء معلم و شاگرد و کتاب ممکن نیست ما را به هدف انسان پرورده راهبر باشد.
اما باید دید مبنای انقلاب کیفی آموزشی کدام است؟منطق علمی حکم میکند که،وقتی که رشد کمی به مرحلهء معینی برسد،از رشد و تحول کیفی ناگذیر خواهیم بود.
کنجکاوی علمی در محیط پیرامون طبعا شخص را به مسئلهء زبان و فرهنگ رایج در همان محیط و دریافت مکانیسم و علم بر چندی و چونیها یعنی شمارش و سنجش(ریاضی) هدایت میکند.
به این ترتیب مبنای انقلاب کیفی در آموزش برانگیختن حس کنجکاوی است و قلمرو اصیل و ارزان و طبیعی این نوع آموزش همانا محیط پیرامون و قابل دسترسترین آنهاست.
3-انسان باید با محیط انسانی و اجتماعی خود رابطه داشته باشد.
آموزش و پرورش ایران حرکت اولیهء رشد کمی خود را قطعا دریافت کرده و ناگزیر از یک تحول کیفی است.