خلاصه ماشینی:
پراکریتی مسبب بیسبب است و ازاینرو به نام نخستین علت اصلی نیز خوانده میشود.
نفس نیز به نوبهء خود متحول فهم و محول پنج عنصر ظریف است.
با این همه پوروشا نه علت و نه معلول چیزی دیگر است و بنابراین از جریان تحول برکنار است.
در فلسفهء سانکهیا بنای سخن بر این است که پراکریتی را الزاما مادهء نخستین و علت العلل جهان بدانیم.
اما اگر علت بزرگ باشد،معلولهای کوچک میتوانند از آن به جود آیند،زیرا بزرگ کوچکتر از خود را دربر میگیردو نیز جنس( Specific )ممکن است از نوع( Generic )پدید آید،زیرا نوع جنس را دربر میگیرد و متضاد آن نیست.
بنابراین،سانکهیا معتقد است که هیچ واقعهای بیسبب روی نمیدهد و معلول باید از پیش در مادهء علت آن وجود داشته باشد.
بنابراین پدیدههای مادی خشن که تحت پنج عنصر خشن طبقهبندی شدهاند باید معلول علتهایی باشد که کیفیت خاص آنها کمتر و کلیتشان بیشتر (26)- Vaisesika (27)-«سانکهیا معتقد است که علت و معلول حالات تکاملنیافته و تکاملیافتهء یک جوهر واحدند.
این پنج عنصر ظریف همراه با یازده عضو نیز از نفس( Egoity )متحول میشوند و نفس به نوبهء خود از فهم تحول مییابد که خود تحول یافتهء پراکریتی است.
با این حال اگر نظریهء علیت سانکیها را قبول کنیم که به موجب آن علت حالت بیخصیصهای از معلول خصیصهدار است28،ناگزیریم پراکریتی را مایهء نخستین همهء چیزها بدانیم.
به اعتقاد این مکتب ماده هم از عناصر خشن و مرئی و هم از عناصر ظریف و غیر مادی تشکیل شده است...