خلاصه ماشینی:
"از میان اینها میتوان به آثار طیبتیزینی متفکر مغربی به عنوان نماینده مکاتب مارکسیسم اشاره کرد کهپروژهاش را در کتاب«النزعات المادیه فی التاریخ الاسلامی:گرایشهایمادی در تاریخ اسلام»مطرح کرده است و نیز آنچه مارکسیسم تاریخ گرابه رهبری متفکر مغربی عبد الله العروی،یا حلقه سوربون با محمد ارکون،یا علی حرب به نمایندگی از مکتب واسازی عربی همگی سبب به وجودآمدن مجموعهای از مطالعات و پژوهشهایی شده است که هدفشان ایجادجنبش فکری عربی برای خروج و رهایی از بحران تمدنی خود بوده است.
ارنست رنان سعیکرده است از طریق اصل قرار دادن عقل و تمدن اروپایی،و اینکه تمدناروپایی اصل و مایه همه تمدنهاست،و بقیه تمدنها به تبع آن و در حاشیهآن قرار دارند،به نتایج مورد نظر خود برسد و این امر همان چیزی است کهمحمد عابد جابری در تحقیق خود میخواهد به آن دست یازد؛یعنی مرکزو اصل قرار دادن فکر مغربی-سنی نسبت به فکر شرقی-شیعی و اینکه فکر مغربی-سنی اصل و مبداء تمدن اسلامی است.
همانطور که قبلا گفتیم متن میراث گذشتگان زمینۀ مناسبی برایبررسی و باز خوانی و در نتیجه بهرهمندی از آن برای چالشهای معاصرجهان اسلام به شمار میآید ولی در بسیاری از موارد مطالعه و تحقیق وخوانش این میراث تحت سلطۀ ساز و کارهای ایدئولوژیک قرار میگیرد وتحقیق را با ناکامی مواجه میکند.
طه عبد الرحمن متفکر مغربی،نقایص مواجهۀ ناصحیح با میراث را-که سبب شده است نتوان از قرائت میراث،به عنوان پروژهای علمی وتاثیر گذار استفاده کرد-به سه نکتۀ اساسی باز میگرداند: الف:این تحقیقات نه تنها نتوانستهاند بر تمام تکنیکها و فنونعقلانیت منقول و جوانب اجرایی آن دست یابند و آنرا اثبات کنند بلکه درنحوۀ بکارگیری ساز و کارهای این عقلانیت،ساختن مفاهیم و تاسیساصول،روشها و نظریه پردازی نیز ناتوان بودهاند."