چکیده:
لزوم صداقت و راستگویی در انبیا علیهم السلام و داعیان به دین، امری لازم و
ضروری است که موجب اطمینان مردم به وحی و الهام الهی میشود و اگر پیامآور الهی
دچار لغزش، خطا و کذب شود، در اذهان مردم نسبت به وحی الهی شک و تردید پدید میآید
که در نتیجه، به سلب اعتماد مردم نسبت به سخنان وی و الهامات الهی منجر میشود.بدین
ترتیب، غرض الهی از رساندن وحی به انبیا در جهت هدایت جامعه نقض خواهد شد.در این
مقاله سعی بر آن است که به شبهات موجود درباره صداقت حضرت ابراهیم(علیه السلام)پاسخ
داده شود.
خلاصه ماشینی:
"اطمع ان یغفر لی خطیئتی یوم الدین» 23 :امید دارم گناهم را در روز جزا ببخشد، آوردهاند که وی گفت: قوله«انی سقیم» 24 و قوله«بل فعله کبیرهم هذا» 25 و قوله لساره:انها اختی، حین اراد فرعون من الفراعنه ان یاخذها: (منظور از گناه حضرت ابراهیم در سه جا بود)سخن ایشان زمانی که گفت:من بیمارم و نیز گفته وی زمانی که فرمود: «بلکه این کار را بزرگ آنها انجام داده است.
لذا برای رسیدن به غرض نهایی چارهای نبود، جز این که خود را با مردم هماهنگ نشان دهد و سپس با دلیل و برهان به انکار عقاید آنان بپردازد همانطور که ملاحظه میشود، بین تورات و برخی روایات اهل سنت و گاه تاریخ 28 ، در اعتقاد به کاذب بودن ابراهیم(ع)مشابهتهایی به چشم میخورد.
در مورد قول«فعله کبیرهم» نیز آوردهاند که این کلام وی، دروغ نبود، بلکه مشروط به صدق در گفتار و اعمال انبیا، موجب جلب اطمینان مردم به پیامآوران الهی میشود و زمینه را برای پذیرش دعوت آنها میگشاید.
نشان دادن عجز بتها هدف ابراهیم(ع)در شکستن بتها نشان دادن ضعف و عجز آنها در دفاع از خود، به مردم جاهل بتپرست بود، تا بدین طریق، بتپرستان را متوجه سازد که این ساختههای دست آنان قادر به دفاع از خود نیستند، حال چگونه به رفع حاجتهای آنها میپردازند؟وی در تکمیل هدفش به گونهای پاسخ داد که عدم قدرت بتها را حتی در سخن گفتن که سادهترین راه در دفاع از خود است، نیز به نمایش گذاشت.
سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الأنبیا و الائمه(ع)/26؛علامه مجلسی، بحار الانوار/12/47، با اندکی تلخیص؛و نیز بنگرید به: جزائری، قصص الانبیا/108."