چکیده:
فطرت در معنای متعارف آن،تنها بر انسان اطلاق میگردد و دیگر موجودات مانند حیوان،نبات و جماد از این حقیقت بیبهرهاند.اما فطرت به معنای مصطلح را میتوان در مورد تمام مخلوقات به کار برد؛با این تفاوت که درجه ظهور آن،در هر مخلوق با مخلوق دیگر متفاوت است.انسان که از درجه اعلی برخوردار است،به همان میزان،درجه ظهور فطرت نیز در او در بالاترین حد است.پس از انسان به ترتیب ملائک،حیوان،نبات و جماد،هرکدام بهاندازه ظهور خود از علم و آگاهی برخودار هستند و به همان میزان نیز بر خالق خود دلالت دارند.حرکت،جنبش و تکاپوی عالم،از این حکایت دارد که تمامی ذرات بیتابانه در رسیدن به قرب رب خود در حرکتاند. فلاسفه فطرت را در مورد انسان،بر ادراکات بدیهی اطلاق میکنند و آن را در مرتبه ادراک عقلی نگاه میدارند،اما عرفا آن را در چند معنا به کار بردهاند، بازمیگردد.از نظر قرآن کریم فطرت به نگاه شهودی انسان نسبت به حقیقه الحقایق و هستی محض اطلاق میگردد که نگاه عرفا به فطرت به این نگاه نزدیکتر است.
خلاصه ماشینی:
"آیه سوم: «ألم تری أن الله یسبح له من فی السماوات و الأرض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه ؛(نور،14)تمام آنها که در آسمان و زمین هستند و پرندگانی که بالهای خود را باز کردهاند،خداوند را تسبیح میکنند و هریک نیز نماز و تسبیح خود را ادراک میکند.
محی الدین ذیل آیه فطرت1میگوید فطرت حالتی است که فطرت حقیقی انسان از ازل بر آن خلق شده و صفا و تجرد آن تغییر نمیکند،بلکه توحید محض است و آن فطرت اولی از فیض اقدس(اعیان ثابته)است که عین ذات میباشد و کسی که بر این فطرت باقی بماند از توحید منحرف نمیشود.
بطون ازلی و ابدی اعیان ثابته اعیان ثابته از ازل الآزال در بطون بودهاند و تا ابد الآباد نیز در بطون خواهند بود؛زیرا وجود علمی هرگز به عین و خارج نمیآید،وگرنه انقلاب لازم میآید؛چنانکه جامی در لوایح به این مطب اشاره میکند: اشیای موجود عبارت است از:تعنیات وجود،به اعتبار انصباغ ظاهر وجود به آثار و احکام حقایق ایشان یا خود متعین به همین اعتبارات،بروجهی که حقایق همیشه در باطن وجود پنهان باشند و احکام و آثار ایشان در ظاهر وجود بیاید؛زیرا زوال صور علمیه از باطن وجود محال است.
) ارتباط معانی نقل شده برای«فطرت در عرفان» معنای اول فطرت،ولایت تکوینی ساری در تمام مخلوقات؛معنای دوم آن قرار همه مخلوقات به الوهیت و ربوبیت حضرت حق تعالی-یعنی معرفت توحیدی تمام مخلوفات- و معنای سوم آن نیز اعیان ثابته و فیض اقدس بیان شده است."