خلاصه ماشینی:
"کوشش او در این مسیر شامل حذف برخی شخصیتها و صحنههای این رمان میشود که در شکل و ساختار نمایشنامهای کمک چندانی به پیشرفت ماجرا نمیکنند یا اساسا از وجه نمایشی برخوردار نیستند و از همینرو کاربردی صحنهای نمییابند،برخلاف رمان،در اینجا یعقوبی به فراخور موقعیت و حضور شخصیتها، در فصلبندی نمایشنامه از عنصر ایجاز بهره میبرد و به همین دلیل، در فصول نمایشی خود از صحنهپردازیها و گفتوگوهای بسیار طولانی پرهیز میکند؛در واقع،این مهم نخستین وظیفهای است که نمایشنامهنویس در اقتباس از یک اثر داستانی مکتوب،ملزم به رعایت آن است،به همین روی میتوان گفت یعقوبی در صحنهپردازی نمایشنامه«ماچیسمو»،بهجا و به درستی،از حد اقل شخصیتها و گفتوگوهای داستان گرین بهره میبرد و اینها را با نگاه خود هماهنگ و همسو میسازد تا اثر نمایشی مستقلی پدید آورد که اعتبار خود را تنها با زبان صحنه به دست میآورد،بهعلاوه،یعقوبی با نامهایی که به آغاز هر فصل یا بخش یا صحنه خود مینهد،ضمن آن که تأثیرپذیریاش از ادبیات مکتوب قصهگو را نشان میدهد و از این طریق تلاش میکند مخاطب را بهطور مجزا متوجه هر بخش یا صحنه کند،بر جوهره و چکیده و خلاصه هرکدام از صحنهها نیز تأکید میورزد و در نتیجه،مخاطب تماشاگر،روشنتر و دقیقتر، و درعینحال سریعتر،جوهره اثر را درک میکند."