چکیده:
4.این که میگویند:«در بسیاری از نظامهای مذهبی،اعیان و موجودهای مذهبی همیشه احترام برانگیز نیستند.حتی در یک محیط کاتولیکی،مانند ایتالیا،قدیسی را...»سخن درستی به نظر نمیرسد؛زیرا هرامر دینی به نحوی با امر مقدس پیوند میخورد و نمیتوان گفت که امور دینی احترام برانگیز نیستند.چگونه میتوان پذیرفت که امری مقدس یا مربوط به مقدس(که در این صورت خود نیز کسب قداست میکند)باشد،اما احترام برانگیز نباشد.اگر قدیسی را از مقامش عزل میکنند و احترام سابق را برای وی پاس نمیدارند،دقیقا در همین چارچوب قابل فهم است.دلیل عزل وی آن است که نتوانسته است پاسخگوی اقتضائات آن مقام قدیسی باشد و شایستگی آن احترام ویژه دینی را ندارد و از امر قدسی دور است؛پس احترام وی نیز کمتر است.دلیلی ندارد اگر کسی یا چیزی یک زمانی متعلق به امر قدسی بود و در نتیجه محترم به حساب میآمد،همواره چنین باقی بماند.بستگی دارد به اینکه آیا هنوز هم واجد شرایط آن ارتباط خاص با امر قدسی هست تا شایسته چنان احترامی باشد یا نه. 5.تلاش مخالفان مفهوم«مقدس»به عنوان کانون دین در یافتن نمونههای خلاف، چندان ناموفق بوده که تنها یک نمونه از اقوام افریقای غربی را ذکر میکنند که گویا میان امر مقدس و نامقدس تفکیک قائل نیستند و این بهترین دلیل برای اعتبار آن رأی است؛زیرا در امور انسانی و اجتماعی همواره برای هرتعریف و قاعده کلی استثنائات متعدد وجود دارد.اگر برای مفهوم«مقدس»به عنوان جوهرهء دین فقط یک استثنای کوچک در میان یکی از اقوام دور افتاده افریقای غربی یافتهاند،روشن میشود که بقیه ملل بزرگ جهان تمایز میان مقدس و نامقدس را شناخته و به آن پایبندند.1 1.باید توجه داشت که نویسنده محترم،واژه«مذهب»را نه در معنای اصطلاحی آن،که به فرقههای یک دین اطلاق میشود،بلکه در معنای«دین»به کار میبرد. 2.بدون اینکه بخواهیم در اینجا تعریفی دقیق و بیاشکال از دین عرضه کنیم،نکاتی را برای اندیشهورزی بیشتر مطرح مینماییم.جای این سؤال وجود دارد که آیا نمیتوان از دین،یا هرپدیده دیگری،تعریفی ترکیبی ارائه کرد؟مقصود ما از«تعریف ترکیبی»تعریفی است که در آن هم بر ماهیت پدیده تکیه شده باشد و هم به کارکردهای آن و احیانا به غایت آن نیز توجهی شده باشد.مزیت تعریف ترکیبی این است که اولا سعی میکند از مزایای هر یک از آن تعاریف بهرهمند شود و ثانیا عیبهای هریک را با استفاده از دیگری بر طرف نماید.به عنوان مثال،اگر تعاریف کارکردی دین بیش از حد فراگیر و در بر گیرندهاند، میتوان با مقید کردن آنها به پارهای ویژگیهایی که در تعریف ذاتی به کار میرود،از شمول بیش از حد آن کاست؛یا اگر تعریف ذاتی با ابهام روبهروست،میتوان با اشاره به پارهای کارکردهای مرتبط با آن تعریف ذاتی،ابهام مورد اشاره را بر طرف نمود.بر این اساس میتوان تعریف زیر را درباره دین عرضه کرد:«دین عبارت است از مجموعهای از معارف قدسی که بر اثر ارتباط انسان با امر مقدس پدید میآید،به نحوی که این ارتباط موجب برانگیخته شدن حال رغبت و رهبت،خوف و شوق،طمأنینه و غلبه بر ترس از مرگ و مانند آن در انسان میگردد».در این تعریف هم به ماهیت دین اشاره شده است و هم به آثار و کارکردهای آن؛نه ابهام تعاریف ذاتی را دارد و نه شمول بیش از حد تعاریف کارکردی را. 3.«احترام»یکی از ویژگیهای امر مقدس است؛اما تنها مشخصه آن نیست.امر مقدس به دلیل تعالی و فوق طبیعی بودن،هم مهیب است و هم جذاب؛یعنی همزمان واجد دو وصف به ظاهر متضاد عظمت و زیبایی(جلال و جمال)است.این ویژگیها در انسان حالتهای متضادی بر میانگیزند:خوف و رجا،بیم و امید،بعد و قرب و مانند آن.تعالی امر مقدس احترامانگیز است؛مهابت آن خشیتآور و جذبه آن شوقانگیز و دلربا.مجموعه آن اوصاف به اضافه این حالات در انسان است که نشانگر امر مقدس و ابهامزدای از آن است.صرف احترام این چنین نیست. نویسنده به چالشهای علم نسبت به دین در قرن نوزدهم اشاره میکند و علم را مسؤول پاکسازی به اصطلاح نابخردهای دین میداند.در قرن بیستم این چالش جای خود را ندانمگویی(-لا ادریگری)میدهد.دین تعریفهای ذاتی، کارکردی و غایی دارد که به نظر نویسنده،معمول این تعریفها خالی از اشکال نیستند.از نظر نویسنده،میان نظامهای دینی و نظامهای اخلاقی تفاوت است.
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس میتوان تعریف زیر را درباره دین عرضه کرد:«دین عبارت است از مجموعهای از معارف قدسی که بر اثر ارتباط انسان با امر مقدس پدید میآید،به نحوی که این ارتباط موجب برانگیخته شدن حال رغبت و رهبت،خوف و شوق،طمأنینه و غلبه بر ترس از مرگ و مانند آن در انسان میگردد».
در این تعریف هم به ماهیت دین اشاره شده است و هم به آثار و کارکردهای آن؛نه ابهام تعاریف ذاتی را دارد و نه شمول بیش از حد تعاریف کارکردی را.
5. تلاش مخالفان مفهوم«مقدس»به عنوان کانون دین در یافتن نمونههای خلاف، چندان ناموفق بوده که تنها یک نمونه از اقوام افریقای غربی را ذکر میکنند که گویا میان امر مقدس و نامقدس تفکیک قائل نیستند و این بهترین دلیل برای اعتبار آن رأی است؛زیرا در امور انسانی و اجتماعی همواره برای هرتعریف و قاعده کلی استثنائات متعدد وجود دارد."