خلاصه ماشینی:
"مریم یزدانی-محصل دبیرستان-مازندران معصیت بودن از روی مهر با من دلخسته یار شو پائیز کوچههای دلم را بهار شو ای مانده در نهان درختان و آفتاب چون غم میان سینهء من ماندگار شو پایان التهاب،شروع نگاه توست من یک کویر تشنگیام،جویبار شو در دوزخی که معصیت بودن آفرید آرامش بهشتی یک چشمهسار شو کی بیحضور آینهها میتوان شکفت؟ ای دل!تو رو بروی من آیینهدار شو زنده یاد:سلمان هراتی تقدیم به حضرت امام«ره» هنوز ساحت اندیشهات چراغانی است شعاع چشم تو تفسیر شعر عرفانی است هنوز بوی تو در کوچه باغ دل جاری است اگر فضای غزلهای فضای روحانی است شکوه گسترهها و تلاطم دریا نشان آن دل سبز و دو چشم طوفانی است هوای سینهء ما بیتو تا ابد ابری فضای دیده به یادت همیشه بارانی است چگونه بیتو نگرید خزان خزان اندوه دلی که در خم عشقت هنوز زندانی است علی حسین عزیزی غم قدیمی نباید این غم غم قدیمی دل مرا دستکم بگیرد."