چکیده:
در جهان عرب شهرت ایلیا ابو ماضی(5791-0981)بر کسی پوشیده نیست. تأسیس روزنامهی سیاسی-اجتماعی«السمیر»به زبان عربی در آمریکا از یک سو و هنر شاعری وی از سوی دیگر،نام او را بلند آوازه ساخته است.ابو ماضی یکی از بنیانگذاران ادبیات مهجر به حساب میآید.او و همفکرانش خواستار تحولی بنیادین در ادبیات معاصر عربی نبودند و در این راه به موفقیتهای بزرگی دست یافتند یکی از بارزترین وجوه اندیشهی این شاعر،تأثیر پذیری وی از اندیشهی خیام و ابو العلاء معری در زمینهی فلسفهی هستی است.از دیگر مفاهیم کلیدی شعر وی عشق و زیباپرستی است.همچنین وطنپرستی به دلیل حساسیتهای سیاسی دورهی حیات وی در اندیشه و بیان این شاعر اهمیت ویژهای یافته است.
خلاصه ماشینی:
"اندوه است از این شاعران شعر تأولی و خصوصا شاعر مورد بحث،ایلیا ابو ماضی،استفاده از لحظه
رعایت اسلوبهای هنری و شعری اگر چه این مجموعه دست گرمی ابو ماضی در شعر به حساب میآید و
عشق ابو ماضی به اصطلاح زمینی است و شاعر طبق سنن شعر عربی،نام واقعی معشوقههای خود
از دیگر ویژگیهای شعر عاشقانهی ابو ماضی تفکر و تأمل است.
گویی ابو ماضی این اندیشه را از استاد خود خیام به ارث برده است:امروز تو را دسترس فردا نیست ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
ماهیت هستی و وجود او را قانع نمیسازد و شاید به همین دلیل است که به شعر خیام و ابو العلاء معری
ابو ماضی در مورد وجود یک نیروی مطلق و قاهر در هستی به یقین رسیده است.
ماهیت این نیروی مطلق چیست و یا آفرینش آن چگونه بوده است برای ذهن شاعر مجهول و
پرسشهای بیشمار ابو ماضی در حقیقت تنها پرسش شاعر نیست؛پرسش نوع انسان است و از
پرسشهای شاعر مطرح میشود و بی آنکه به انکار و ارتداد بینجامد،گونهای شک و حیرت انسان از هستی را که پیشتر از طرف خیام و ابو العلاء معری مطرح شده بود وسعت میبخشد.
مرگ هشداری برای درست زیستن است و از اینرو مرگ و زندگی در شعر ابو ماضی دو روی یک
انتخاب قسمتی از این قصیده برای بیان خطوط فکری شاعر تا چه اندازه نارسا و دشوار است و البته از
ایلیا ابو ماضی شاعری است ژرفاندیش و تأملگرا که حتی در مقولهی عشق نیز به ماهیت آن"