خلاصه ماشینی:
"در مأخذنویسی نیز به نظر میرسد نویسنده برای هر قسمت از کتاب تنها به مطالعه یک اثر از نویسنده دیگری بسنده کرده و هر آنچه او نوشته را عینا به این کتاب منتقل نموده چنانکه تمام موارد ذکر شده در انواع نمادها از صفحه 164 تا 167 کموبیش از منبع (شوالیه،1378)و رسانه و تبلیغات بازرگانی از صفحه 124 تا 126 از(شکرخواه،1381)و صفحات 126 و 127 از(نگاهداری،1382) میباشد.
در صفحه 151 نیز رابطه خرید قهوهخوری که در ذهن سرویس فنجان قهوهخوری و یا دستگاه قهوهساز را تداعی میکند با خرید دانه قهوه که نشاندهنده صلاحیت زنان استرالیایی است و ظاهرا نیاز به آسیاب قهوه دارد نه قهوهخوری مشخص نمیشود و یا در صفحه 194 در زیرنویس جملهای از ارسطو اوناسیس آمده ولی رابطه این جمله با تیتر مشخص نیست و با در نظر گرفتن اینکه هیچ اثری از لزوم دانستن چیزی که دیگران نمیدانند در ارتفاع سطح اثربخشی تبلیغات در بخش وجود ندارد ذکر آن کاملا بیمورد بنظر میرسد و این فکر را تداعی میکند که نویسنده براساس علاقهاشان به این جمله اقدام به آوردن آن کردهاند نه به دلیل لزوم آوردن آن به منظور رساتر کردن مطلب.
در صفحات 206 و 226 نیز نویسنده محترم اشاره به اصل« پدران قسطی و پسران تستی»کرده و بدون هیچ تعریف و توضیح دیگری از آن گذشته و اینجا که اتفاقا توضیحی حد اقل در زیرنویس لازم بنظر میرسیده ایشان نه تنها مفهوم اصل را مطرح ننمودهاند بلکه حتی اقدامی هم در جهت معرفی منبعی که خواننده بتواند در صورت عدم آگاهی از معنای آن اقلا خود بدنبالش بگردد نیز نکردهاند."