چکیده:
آقای مهدوی معتقدند که باید از دینداری عامیانه، به سوی دینداری عارفانه رفت و به گوهر دین رسید. به جای تاکید بر ظواهر آموزههای دینی همچون حج، بر رموز و اسرار آنها تاکید ورزید و ازاینرو جنبشی که برای توجه معنوی به دین آغاز شده است، جنبشی میمون و مبارک است.
خلاصه ماشینی:
به جاى تأکید بر ظواهر آموزههاى دینى همچون حج، بر رموز و اسرار آنها تأکید ورزید و ازاینرو جنبشى که براى توجه معنوى به دین آغاز شده است، جنبشى میمون و مبارک است.
چکیده: عامه مردم، بیشتر آموزههاى دین را در سرلوحه کارهاى خود دارند، معمولاً وقتى قواعد و مقررات مهم و ضرورى دین و چیزى به نام فقه را فرامىگیریم و در حد عبادات و برخى مسائل حقوقى با دین آشنایى پیدا مىکنیم، تصور مىکنیم که در دین رخنه کردهایم؛ اما واقعیت این است که جوهر و گوهر دیانت، براى ما کمتر مکشوف شده است.
مشکل دیگر این طورى بیان شده که انگار حج، فقط براى کسانى است که مستطیع مىشوند و به سرزمین عربستان مىروند.
به نظر من شاید تکاندهندهترین و اضطرابآورترین لحظه مناسک حج، همین جاست که قیامت انسان برپا مىشود، اضطرابى که ناشى از بحران روحى است؛ البته خداوند وعده داده که وقتى ما همراه بوده است، یکى این که همواره بزرگان و علماى بندگان به سوى او بیایند، ناآرامى ذهنى آنها را درمان مىکند.
مشکل دیگر این طورى بیان شده که انگار حج فقط براى کسانى است که مستطیع مىشوند و به سرزمین عربستان مىروند، من تصور مىکنم در هر دو مورد مىتوان بحث کرد...
د) این که آقاى مهدوى فرموده: «طورى بیان شده که انگار حج فقط براى کسانى است که مستطیع مىشوند» باید توجه داشته باشد که مراجع عظام در بیان شرایط وجوب حج فرمودهاند، بر کسانى واجب است که استطاعت مالى و بدنى داشته باشند1 و گرنه استحباب حج به هیچ وجه، اختصاص به مستطیع ندارد؛ حتى از نظر فقهى مستحب است انسان هر سال به مکه مشرف شود2 و بر فقرا نیز مستحب است که با قرض و گرفتن وام، به حج و خانه خدا مشرف شوند.