چکیده:
در تفسیر،همانند بسیاری از علوم دیگر،با گرایشها،روشها و مکاتب متعدد و متفاوتی روبهرو هستیم.از مهمترین مکتبهای تفسیری جهان اسلام،مکتب تفسیری مغرب اسلامی است.دانش تفسیر در این منطقه با تمام فراز و فرودها به مکتبی ممتاز با ویژگیهای روشنی تبدیل شده است که در این مقاله تلاش میشود تا این مشخصات رصد و تبیین گردد.اینکه این منطقه از جغرافیای اسلامی چگونه و با اخذ چه روشهای علمی و معرفتی به این مکتب رسیده است،مسئلهای بررسیدنی است که میتوان یکی از عوامل مهم آن را محیط فرهنگی،اجتماعی،سیاسی و جغرافیایی این بخش از سرزمین اسلامی دانست. این مقاله میکوشد ضمن تقسیمبندی روششناسی تفسیر مغرب اسلامی، برخی ویژگیهای مهم آن را،همراه پارهای شواهد ارائه کند.
خلاصه ماشینی:
"این واقعیتی انکارناپذیر است که پارهای از تفاوتهای موجود در تفسیر تبیان و مجمع البیان با برخی تفاسیر معاصر در شیعه،و در اهل سنت،تفاوتهای موجود میان تفاسیری چون طبری و فخر رازی با ابن عاشور و شنقیطی،ریشه در محیط اجتماعی و دانش جمعی محیط پیرامونی این مفسران دارد که پارهای را به عنوان پیشفرضهای آگاهانه انتخاب کردهاند و برخی را نیز ناخودآگاهانه انتخاب کرده و بدان متعهد بودهاند.
(ثعالبی،ج 1،ص 693) شنقیطی نیز از روایت در این عرصه فراوان بهره برده است؛از جمله در تفسیر و آتوا حقه یوم حصاده (انعام141/)،به روایتی از پیامبر استناد کرده و نوشته است: «علما در مورد حق ذکر شده در اینجا آرای مختلفی ابراز کردهاند...
ابن عرفه،با اشاره به مراتب قابل دفاع در شأن نزول آیهء و من الناس من یعجبک قوله فی الحیاة الدنیا و یشهد الله علی ما فی قلبه و هو ألد الخصام (بقرة402/)مینویسد: «ابن عطیه در سبب نزول این آیه سه وجه ذکر کرده و گفته است:اول آن است که این آیه در مورد کسانی نازل شده که در باطن کافر بودند و در ظاهر ادعای اسلام داشتند؛دوم آنکه آیه دربارهء منافقینی است که علیه مؤمنان غزوهء رجیع سخن میگفتند.
استناد به قول صحابه در حوزه تصحیح خطاهای تفسیری مهدوی تونسی در تفسیر آیهء فقلنا لهم کونوا قردة خاسئین (بقرة56/)با اشاره به رأی مجاهد که معتقد است این آیه در مقام اشاره به مسخ مادی نیست،میگوید: «مجاهد با جمیع اهل تفسیر مخالفت کرده و گفته است مسخ مورد اشاره در این آیه مسخ معنوی است،نه جسمی و حال اینکه بقیه مفسران معتقدند مسخ اینجا جسمی است."