خلاصه ماشینی:
فوکو در نظم اشیا3با استفاده از تحلیل گفتمان،تحلیلی دیرینهشناسانه از شرایطامکان پیدایش علوم اجتماعی و انسانی به دست داد و در پی کشف قواعد گفتمانینهفته در پس صورتبندیهای خاص دانش بود.
فوکو نظام دانایی غرب را از دورۀ رنسانس به چهار سامان تقسیم میکند:سامانما قبل کلاسیک تا اواسط قرن هفدهم(عصر رنسانس)،سامان کلاسیک تا پایان سدۀهجدهم،نظام مدرن تا سالهای 1950 ادامه داشت و سامان کنونی که از دهۀ1950 شروع شده است و تا زمان حال ادامه دارد.
(1)- A,ttimS (2)- D,odrakiR (3)- xraM (به تصویر صفحه مراجعه شود)نمودار شماره 1-روند تاریخی پول بارشناسی فوکو در تبارشناسی تنها با گفتمان سروکار ندارد بلکه روابط دانش و قدرتو پیوند صورتبندیهای گفتمانی با حوزههای غیرگفتمانی،کانون اصلی این روشاست.
فوکو در تبارشناسی با توسل جستن بهاین مفهوم است که میتواند روابط قدرت و دانش را بررسی کند؛کاری که بادیرینهشناسی امکان آن نبود.
در کشف نسبت میان قدرت/دانش یعنی درونمایهای که فوکوعمری به آن اندیشید به شکلی دیگر در پی این تجربه بود.
وی این قدرت جدید را«قدرت انضباطی»مینامد که پیدایش و اعمال آنبه گونه جدایی ناپذیری با پیدایش دستگاههای خاص دانش و تکوین علوم انسانیپیوند داشته است.
فوکو در تبارشناسی به گسترش نظریهای مبتنی بر قدرت/دانش پرداخت کهشرایط امکان و وجود کل امور و پدیدههای اجتماعی را تبیین میکند.
فوکو این قدرت(1)- sgieM جدید را«قدرت انضباطی»مینامد که پیدایش و اعمال آن به گونه جداییناپذیریبا پیدایش دستگاههای خاص دانش و تکوین علوم انسانی پیوند داشته است.
دوم در سایۀ جدا کردن مالکیت از مدیریت امکان رشد شرکتهای سهامیفراهم آید(ریاحی بلکویی:33) از نظر فوکو هیچ رابطۀ قدرتی بدون تشکیل حوزهای از دانش مقدور نیست وهیچ دانشی هم نیست که متضمن روابط قدرت نباشد.