چکیده:
انقلاب اسلامی ایران در عرصه جهانی منشأ یک انقلاب تمام عیار بود؛ بطوری که آثار
عمیقی بر طرز تفکرها و رفتارها نهاده است. به همین دلیل غرب با اذعان به تواناییهای
انقلاب اسلامی و در نظر گرفتن این امکان که تمدن اسلامی در آینده به عنوان تمدن
غالب جایگزین خواهد شد، از تمام توانش برای مبارزه با روند رو به رشد این انقلاب و
رشد اسلام گرایی بهره میجوید؛ خطری که دولتمردان غربی آن را «بنیاد گرایی اسلامی»
مینامند. یکی از مسائلی که غرب برای رسیدن به اهداف شوم خود به آن تمسک میجوید،
طرح مسأله «حقوق زن در اسلام» است که با عناوین مختلفی چون دفاع از حقوق زن، آزادی
زن، تساوی حقوق زن و مرد، احیای شخصیت لگدکوب شده زن در آن شبهه ایجاد میکند یا با
ایجاد تفکر فمنیستی مبنی بر اینکه جنسیت، هویت گوهری و ذاتی ندارد، مسائلی مانند
حجاب، خانواده و فرزندداری در اسلام را زنجیرهایی میداند که زن را در حصار خود
قرار میدهند و جایگزین شدن زاد و ولد آزمایشگاهی را به جای زاد و ولد طبیعی از کلیدهای حل مشکلات زنان میشناسد. بدون شک از سوی دیگر قلمهای
روان و زبانهای گویایی به حرکت درآمده تا چهره زن مسلمان را آنگونه که سزاوار است،
ترسیم نماید و او را از هاله ابهامی که به دور او تنیده شده، رهایی بخشد. این مقاله
به نقد بخشهایی از اینگونه تفکرات که بطور پیوسته در نوشتهها و پایگاههای تبلیغاتی
جهان منتشر میگردد، پرداخته و نگاه اسلام را نسبت به جایگاه حقیقی و حقوقی زنان
مورد ارزیابی قرار داده است.زن، قول و فعل، حکومت، شبه قضایی، رجم، ازدواج موقت، تعدد زوجات، طلاق
خلاصه ماشینی:
"قابل ذکر است که از نظر فقه امامیه کسی میتواند منصب قضا را به عهده بگیردو دعاوی مردم را حل و فصل کند که علاوه بر شرایط قاضی که باید مؤمن، عالم، عادل متفرس، حاذق، پاکدامن، شجاع، صبور و حلیم باشد و کار خود را از بهترین عبادات بداند و از زیادی کار خسته و آزرده نگردد و پاداش رنج خود را به حساب خدا بداند (محمدی گیلانی، قضا و قضاوت در اسلام، ص 42)، همچنین یا مجتهد باشد یا مأذون از طرف مجتهد جامع الشرایط تا حکمش قاطع و لازم الاتباع باشد (نجفی، جواهر الکلام، ج 40، ص 15 و 18)؛ و غیر مجتهد منصوب باید به مسائل مربوط به قضاوت احاطه کامل داشته باشد و معرفت به عقود و ایقاعات، حدود، دیات و قصاص، موازین تشخیص دعاوی مسموع از غیر مسموع و احکام اقرار و بینات و یمین و شناسایی موارد هر یک و دیگر امور مرتبط به قضا را داشته باشد.
هر چند به برکت پیروزی انقلاب اسلامی و به برکت نگاه روشن امام خمینی(ره) و به اعتبار فعل و قول ایشان، امروزه شاهد آثار تحقیقی مثبتی هستیم که با شهامت، دانش و درایت، بسیاری از حجابها را زدودهاند3، ولی مظلومیت زن در طول تاریخ مستلزم تلاشهای تحقیقی بیشتر و همه جانبهتر مجامع علمی است و این مهم بدون عنایت نهادها و شخصیتهای فاضل حوزوی و خود بانوان امکانپذیر نیست؛ بنابراین آنچه که گاه به عنوان معرفت دینی و دیدگاه اسلام نسبت به زن در جامعه معروف میشود با آنچه که در خود اسلام است، تفاوت قابل ملاحظهای دارد."