خلاصه ماشینی:
در یک نگاه فرهنگ و زبان سرزمین ما خدمتگزارانی دارد که گاه یک عمر به کار خود سرگرم میمانند و هرگز مجال یا حتی میل آن را پیدا نمیکنند که سربردارند و به هیاهوی محیط خو التفاتی بکنند.
محمد حسن لطفی یکی از نمونههای برجسته اینگونه خدمتگزاران فرهنگ ایران و زبان فارسی است.
حجم و تراز ترجمههای لطفی شگفتآور است- مجموعه آثار افلاطون، مجموعه آثار ارسطو، مجموعه آثار فلوطین، متفکران یونان، پایدیا، به اضافه ترجمه آثار جسته گریخته دیگری که هر کدام به تنهایی برای ثبتنام یک مترجم در فهرست نام مترجمان گرانقدر زبان فارسی کفایت میکنند.
با این حا لانحصار توجه لطفی به نفس کار و فراغت او از تبعات آن به اندازهای بود که نهتنها چهره او در محافل«اهل قلم»به چشم نمیخورد، بلکه نام او هم کمتر به گوش میرسید، با آن که از میان نویسندگان و مترجمان مباحث فلسفی و فرهنگی کمتر کسی بود که از مجموعه کارهای او بینیاز باشد.
نویسنده این سطور که متأسفانه افتخار آشنایی نزدیک با او را نداشت، تا آنجا که به یاد دارد فقط یک بار چهره این مرد پرکار و کمگفتار را در یک مجلس دوستانه دیده بود.
آنچه مسلم است لطفی در نقل معنی دقیق و با انضباط بود و نثر فارسی را هم بسیار روشن و روان مینوشت.
متفکران ما در نسلهای آینده این خوشبختی را خواهند داشت که آثار لطفی را پس دست خود داشته باشند تا به واطه آنها در بستر زبان فارسی با سرچشمههای فلسفه غرب آشنا شوند-چیزی که نسل لطفی و نسلهای پیشتر از آن محروم بودند.