خلاصه ماشینی:
"سرانجام، در دومین کنفرانس سالیانه نفت و گاز خاور میانه که در ژانویه سال 1994 در بحرین تشکیل شد این سیاست توسط نماینده ایران به صورت زیر اعلام گردید:5 1-ترمیم و توسعه میدانهای نفتی ابوذر،سروش،هندیجان،بحرگانسر، نوروز،رسالت و رشادت توسط شرکت ملی نفت ایران صورت خواهد گرفت؛ 2-توسعه میدانهای نفتی واقع در خشکی با کمک سرمایهگذاران خارجی از اولویت برخوردار نیست؛ 3-توسعه منابع گازی واقع در خشکی و خلیج فارس برای مصرف داخلی و تزریق به میدانهای نفتی و صادرات از اولویت برخوردار است و سرمایهگذاران خارجی میتوانند در آن مشارکت نمایند؛ 4-شرکت ملی نفت ایران آمادگی دارد توسعه میدانهای جدید بلال، هرمز،سیری A و سیری E را از طریق همکاری با شرکتهای نفتی خارجی به انجام برساند؛ 5-قراردادها از نوع خدمت (Service Contract) خواهد بود و با همکاری مالی از طریق بیع متقابل منعقد خواهد شد.
در نتیجه،طرحی که میتوانست بازدهی میدان را به حدود 60 درصد رساند و نزدیک به 5/2 میلیارد بشکه به تولید میدان درود بیفزاید و درآمد کشور را در درازمدت تأمین کند فدای منافع کوتاهمدت شرکتهای نفتی خارجی شده است،درحالیکه این امکان وجود داشت که بجای افزایش تولید میدان برای یک دوره سه تا چهار ساله به سطح 220 هزار بشکه در روز(که در قرارداد بیع متقابل پیشبینی شده است)آنرا در این سطح برای حد اقل 25 سال یعنی تا سال 2027 حفظ کرد.
در مقاله دیگری که در نشریهء Energy Compass ،در اوائل سال 1999 به چاپ رسیده است،نویسنده با اشاره به قراردادهای الف و انی برای اجرای طرح افزایش بهرهدهی میدان درود و نیز قرارداد بووالی Bow Vallay برای توسعه میدان بلال چنین اظهارنظر میکند که«نرخ بازگشت روی سرمایه در قراردادهای بیع متقابل ایران-به علت مصون بودن پیمانکاران این قراردادها از هر نوع ریسک اکتشاف و یا تنزل قیمت-از بالاترین نرخهای قراردادهای نفتی بین المللی است."