چکیده:
پژوهش در تعلیم و تربیت ماهیت، نیازها و اولویت ها
کیوز جی پی,مک کنزی پی ا
بررسی ماهیت فرایند پژوهش های آموزشی، کار بست یافته های پژوهشی، و نیز روش های تعیین نیازها و اولویت های پژوهشی، محورهای اصلی این مقاله را تشکیل می دهند. گرایش به انجام پژوهش های پراکنده و فاقد یک نظریه منسجم و یکپارچه علیرغم نیاز مبرم به پژوهش های بنیادی در رشته های علمی و مربوط و وابسته از جمله مسایل و مشکلات مربوط به این حوزه قلمداد شده است. عدم انعطاف جهت گیری های پژوهشی و نیز ناتوانی در پاسخگویی به تحولات سریع و روزافرون آتی، عمده مخاطراتی هستند که بر تهیه و تنظیم لیستی از اولویت ها مترتب می باشند.
کارکردها و نقش های پژوهشی در آموزش و پرورش، برون داده ها و نتایج پژوهش در آموزش و پرورش، ماهیت کنش اجتماعی، ارزشیابی و پژوهش های آینده، مباحثی هستند که ماهیت پژوهش های آموزشی را توصیف و تبیین می کنند. در فراز دیگری از این مقاله، عوامل تاثیرگذار بر مسیر و جهت پژوهش ها شناسایی و معرفی شده اند که از میان عوامل متعدد می توان به سه عامل: پاسخ به مسایل بحرانی، تاثیر تکنولوژی بر پژوهش و عمل، و نیز ایده های جدید و دیدگاههای تازه ملهم از حوزه های موضوعی دیگر؛ اشاره کرد. در بحث تعیین اولویت ها، ضمن تاکید بر ضرورت تعیین اولویت ها در سطوح مختلف، معیارهایی که در همه سطوح مذکور کاربرد دارند مشخص شده اند. نیازهای اجتماعی و اقتصادی، برابری و عدالت اجتماعی، نیازهای حرفه ای، نقاط قوت پژوهش های موجود، پیشرفت ها در حوزه پژوهش، فاصله ها و شکاف های مهم از جمله این معیارها هستند.
خلاصه ماشینی:
این امر به تأمین منابع مالی جدید و بادوام برای پژوهشهای آموزشی و نیز شناسایی زمینههایی که مؤسسات پژوهشی دوباره فعال شده میتوانند تلاشهای خود را روی آنها متمرکز سازند،وابسته است.
در حالی که تفاوت بین پژوهشهای بنیادی و کاربردی میتواند در فراهمسازی حمایت و پشتیبانی برای پژوهش در این حوزهها یک سهولت اجرایی به شمار میرود،اما در عمل راهبردها و تاکتیکهای به کار گرفته شده در چنین پژوهشهایی بسیار پیچیدهتر از آن هستند که یک تقسیم دو حالتی بتواند به آن اشاره داشته باشد.
از سوی دیگر تایلر1(1980)اظهار داشته است باید به مسایلی اولویت داده شود که برای معلمان اهمیت دارد و نیز اینکه در کل معلمان نسبت به مسایل پژوهشی که توسط گروههای خارج از مدارس شناسایی و تعیین شدهاند بدگمان و شکاک هستند.
همچنین اگر که پژوهشهای آموزشی بتوانند مجموعه روزافزون دانش راجع به آموزش و پرورش را توسعه بخشند و به آن بیفزایند،این خطر وجود دارد که پس از تلاش پژوهشی عظیم و چشمگیر در طول یک دورهی طولانی هیچ پیشرفتی صورت نگیرد و هر نسل جدید از کارکنان پژوهش مجبور باشد از ابتدا شروع کند.
علاوه بر این،مسایل پژوهشی متعدد در حوزهی آموزش و پرورش به تنظیم فرضیههایی دربارهی اثرات اقدامات انجام شده و سیاستهای به اجرا درآمده در کلاس،مدرسه، منطقه یا سطح ملی منتهی و منجر میشود؛زیرا فعالیتهای این واحدهای سازمانی معمولا بیش از آنکه تحت کنترل اقدامات خانوادهها و گروههای همتا باشد تحت کنترل سیاستگذران آموزشی است.