چکیده:
میرزا هرگوپال تفته سکندر آبادی (متوفی 1296 ه . ق) یکی از شاگردان میرزا غالب دهلوی و از شاعران مهم دوره تیموریان متأخر
و آغاز دوره انگلیسیها در شبهقاره است، وی در همه انواع شعر فارسی طبع آزمایی کرده و نمونههای عالی در قصیده، مثنوی، غزل،
و قطعه به یادگار گذاشته است، تفته در زمانی به سخنسرایی پرداخت که دوره سبک هندی محسوب میشود و بسیاری از شاعران
هم، ویژگیهای سبک هندی را به انحطاط و ابتذال کشانده بودند. شعر تفته از این لحاظ منحط و مبتذل نیست، شعر وی ـ چه از نظر
لفظی و چه از نظر مفهوم ـ به سبک عراقی نزدیکتر است، زبان غزلیات وی بیشتر ساده، روان و از تکلف و تصنع خالی و از نظر محتوا
هم ساده، روان و رسا است. خیالبافیها، مضمونپردازیها و تشبیهات و استعارات دقیق و مشکل در شعر وی دیده نمیشود، مضمون
عمده غزلیاتش هم عشقی و احساساتی است. صبغهای از «واسوخت» نیز در آثارش مشهور است، آثار میرزا هرگوپال تفته عبارتند
از چهاردیوان شعر فارسی، مثنوی سنبلستان در جواب بوستان سعدی و تضمین گلستان سعدی.
خلاصه ماشینی:
"میرزا اسدالله خان غالب دهلوی استاد تفته نام «سنبلستان» را بر این کتاب نهاد؛ و به قول خود تفته: هزار و دوصد بود و هفتاد و هفت که شد کار ختم و دل از خویش رفت چو این نسخه را نام از روی داد خود استاد من سنبلستان نهاد همین گشت تاریخش ای جان من چرا ننگری سنبلستان من سنبلستان دارای دوازده باب است؛ و میرزا تفته شرح هریک از ابواب راخود، چنین بیان کرده است: یکی باب حق بینی است و رضا نکوکاری و زهد و فقر و فنا دوم در ظرافت، سوم در حسد چهارم به ابلیسی مرد بد به نیک و بد شاعران پنجمین ششم راستی را بود بالیقین به کید زمان هفتم آمد دگر به جز نام خست به هشتم مبر به عشق و محبت نهم بوده است دهم مسلک موت پیموده است ده و یک کند آگه از انتقام ده و دو به ذکر مصنف تمام بد اینجا ده و دو امامم مراد ده و سه به ختم اندر آمد زیاد تفته در باب دوازدهم سنبلستان به شرح احوال خویش پرداخته است و از پدر و مادر و دیگر اعضای خانوادهاش به نیکی یاد کرده است و به نظر نویسنده، این باب باید شرح حال منظوم تفته به قلم خود او نامیده شود.
میرزا هرگوپال تفته سکندرآبادی در همه انواع شعر فارسی طبع آزمایی کرده و نمونههای عالی در قصیده، مثنوی، غزل و قطعه به یادگار گذاشته است ولی باید متذکر شد که پیش از همه و بیشتر از انواع دیگر به غزل پرداخته است، و غالب در سال (1855 م) طی نامهای به او توصیه میکند که: «حالا باید کم کم به فکر قصیده و رباعی گویی هم باشید."