خلاصه ماشینی:
مثلا این که زمان روایت داستان سال 1344 است، راوی نامزدی به نام زهرا دارد، اما برای ازدواج ناچار است در انتظار تهیه دکان بماند.
این چند تن عبارتاند از: 1-ننه آقای راوی که شیرین بانو را از جوانی میشناخته و علاوه بر آن دوست و همنشین جبه، ندیمه و خدمتکار حاجیه خانم هم بوده است و از این طریق مسائلی را درباره زندگی گذشته حاجیه خانم میداند.
از آنجا که تمام روایتها در گذشته انجام پذیرفتهاند و راوی در زمان حال داستان به کمک حافظه و تداعی معانی آنها را به یاد میآورد، قاعدتا میبایست با یقین کامل حرف نزند، از همینرو وقتی روایت کسی چون شیرین بانو درباره گذشتههای دورش طولانی میشود، و ممکن است خواننده خرده بگیرد که مدتی طولانی را نمیتوان با دقت در حافظه بازسازی کرد، نویسنده برای حل این مشکل به تمهیداتی متوسل میشود و میگوید:«تمام کلماتش را میشنیدم، آیا این همه را او گفته بود؟چهقدرش را خودم ساختهام؟...