خلاصه ماشینی:
"همچنین برای مثالسیدقطب یکی از چهرههای نسبتا متفکر دنیای اهل سنت و جزوروشنفکران و اندیشمندان قرون اخیر است اما اگر شما در تفسیر«فی ظلال القرآن» سیدقطب دقت بفرمایید میبینید خیلی جاهاسطحی رد میشود و یا به بحثهایی میرسد و میگوید اینها را مانمیفهمیم باید بعدیها بیایند و روی آن نظر بدهند یا مثلامیبینیم آلوسی در «روح المعانی» - که حالا نسبت به سیدقطب ورشید رضا متقدم است اما باز از تفاسیری است که متأخر است و اوهم جزو متفکران بزرگ اهل سنت است- به جنبههای ادبی وتاریخی میپردازند و احیانا یک سری روایاتی را هم در ذیلش نقلمیکنند اما آن تعمقی را که در شکافتن آیات لازم است و اصلاتفسیر هم به همین معناست ما متأسفانه در آنها خیلی دقیقنمیبینیم اما اگر از تفسیر تبیان مرحوم شیخ طوسی از هزار سالقبل شروع کنید و بیایید به اوجش در تفسیر المیزان، این ویژگی،بسیار محسوس به چشم میخورد.
ملاصدرا دربرخی آیاتغوطه ور در مسائل عرفانی شده چون آن آیه او را به آن سمتمیکشانده است، در برخی آیات غرق در مسائل فلسفی شده و دربرخی نیز در مسائل روایی غوطه ور شده است و از این رو عدهایمیگویند او عارف است، یک جا میگویند فیلسوف است و عدهایمیگویند ما بالاخره نفهمیدیم این مرد چیست!؟ همین ملامحسنفیض که شاگرد و داماد ملاصدراست و من به عنوان نمونه او را مثالزدم در عقاید، کتاب علمالیقین را دارد و در اثبات عقاید کتابحقالیقین را."