خلاصه ماشینی:
"که تربیت بدنی اگر با ارادة چدنی همراه نباشد: از گلستان من ببر ورقی به چه کار آیدت زگل طبقی فلسفة روزه، آراستگی به تقوا و مجهز شدن به سلاح اراده و پرهیز است و خوشا کسانی که احوال خود را با چنین آرمانی دگرگون کنند: که حمد و قل هوالله کارشان بی بهشت جاودان بازارشان بی خوشا آنان که الله یارشان بی خوشا آنان که دائم در نمازند وی در باب ادبیات رمضان گفت: در مورد این سؤال که ادبیات رمضان چیست، شرحی لازم است که در حوصلة این گفتگوی کوتاه نیست.
برای اینکه نمونهای از این قبیل سخنان که همگنی را با غمگنی داشته باشند و نوای ساز را با مناجات و راز در آمیزند نقل شود خوانندگان را دعوت به نیوشیدن «شب وعلی» از شهریار میکنم: علی که خود کشته محراب عبادت بود و شهید کاخ ولایت، از خانه برون رفت به قصد نماز صبح و پگاهان مشتاقان را با سر شکافته از شمشیر ابن ملجم سوگوار کرد."